به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سیما؛ برنامه صبحگاهی «صبح پارسی» که از دو شنبه تا جمعه هر هفته ساعت 9 صبح به تهیه کنندگی علیرضا نظارت و ابراهیم ارجمندی از شبکه جام جم پخش می شود، با موضوع تفاوت ها و روز معلول بر روی آنتن رفت. در این برنامه پس از پخش آیتم هایی از جمله ورزش صبحگاهی، میز فرهنگی، اخبار ویژه و نماهنگ هایی با موضوع انگیزشی و با تصاویری از طبیعت،محمد امین نبی اللهی و شمیم علیزاده با "سیما فردوسی" روانشناس برنامه و "فرزاد خلیلی"- بازیکن تیم والیبال نشسته کشور- به گفت و گو نشستند.
در بخش اول گفت و گو فردوسی گفت: بخش بزرگی از رفتارهای انسان اکتسابی است. ممکن است بین خاواده مشکلاتی وجود داشته باشد. اساس خلقت بر تفاوت ها گذاشته شده و همه انسان ها باهم متفاوت اند. حتی دو قلوهای همسان که از یک سلول به وجود آمده اند هم تفاوت هایی باهم دارند و این نشان دهنده تفاوت های موجود در خلقت انسان ها است و بالطبع بین زوج ها نیز تفاوت نظر وجود دارد.
وی تصریح کرد: باید درجه این تفاوت ها کم شود و شباهت بیشتر شود اما نمی توان همه این تفاوت ها را از بین برد. حتی گاهی این تفاوت ها خوب هم هست که زن و مرد را مکمل هم می کند. به طور کلی جنس زن و مرد باهم تفاوت دارد و روانشناسی زن و مرد هم باهم متفاوت است و این هنر است که این دو موجود پر تفاوت در کنار هم زندگی خوبی را بسازند و به تفاهم برسند.
روانشناس صبح پارسی گفت: در بحث محبت خانم ها بیشتر کلامی و شنیداری هستند و دوست دارند که در کنار عمل، با واژه ها محبت همسرش را بشنود. اما مردها دیداری هستند و وقتی می بینند که همسرشان به خانواده می رسد و به آن ها اهمیت می دهد می فهمند که آن ها را دوست دارد.
فردوسی ادامه داد: کسی که می خواهد با کسی که از فرهنگ، زبان و آداب رسوم دیگر است ازدواج کند باید آن فرهنگ را مطالعه کند و تفاوت های آن را درک کند و از دیگران بپرسد باید مهارت های ارتباطی او قوی باشد. بسیاری از مسائل جهان شمول است مثل محبت کردن و احترام که بین همه خانم ها و آقایان مشترک است. نکته دیگر این است که این اطلاعات و آگاهی که کسب کرده ایم باید خودمان را جزو خانواده یک فرد قرار دهیم و از رفتارهای خانواده طرف مقابل پیروی کرده و به هم احترام بگذاریم.
وی اظهار داشت: زن و شوهر ها به صورت طبیعی باهم اختلاف نظر دارند اما در وهله اول باید خودشان با صحبت کردن به تفاهم برسند اما اگر نتوانستند به این تفاهم برسند از مشاور استفاده کنند. بهتر این است که مسائل زوجین به خانواده ها منتقل نشود چون به خاطر حس پدر و مادرانه ممکن است سوگیری داشته و حتی علم مشاوره دادن را هم نداشته باشند و احساسی برخورد کنند در حالی که مشاور بر اساس علم و دانش راهکارها را بررسی می کند.
روانشناس صبح پارسی توصیه کرد: در روابط بین همسران نباید مقایسه با دیگران داشته باشیم و از شخص به عنوان شخص مقایسه شونده استفاده نکنیم ولی باید به دنبال این باشیم که همسرمان را خوشحال کنیم و لحظات خوبی را برای او بسازیم و هر زوج برای دیگری از یکدیگر در این زمینه سبقت بگیرند. تقسیم کار هم موضوع مهمی است؛ زوجین باید مهارت ارتباطی قوی داشته باشند همدیگر را بپذیرند، دوست داشته باشند، محبت و مشورت کنند، خانواده ها را در مسائل و مشکلاتشان دخالت ندهند و کارهایی که فضایی شاد را در خانواده برای خودو فرزندانشان فراهم کنند زیرا در غیر این صورت فرزندان به ویژه در دوران نوجوانی اگر فضای مناسبی در خانواده نداشته باشند از خانه فراری می شوند و باعث می شود با حضور در گروه همسالان از ارزش ها و معیارهای خانواده فاصله بگیرد.
در بخش دوم گفت و گو خلیلی گفت: سال 76 متولد شدم ولی سال 93 دوباره زنده شدم زیرا حادثه ای برایم رخ داد که از نظر علمی و طبیعی باید میمردم و درصد زنده ماندنم زیر 1 درصد بود اما دوباره به زندگی برگشتم. لاستیک ماشین ترکید و گارد ریل به داخل ماشین آمد و با من برخورد کرد و چون از ناحیه لگن قطع عضو شدم شریان شاهرگ ران پایم قطع شده بود، دنده ام شکسته بود، ریه و معده ام پاره شده بود و یک پای دیگرم هم شکسته بود. مامور آتشنشانی به مامور آمبولانس گفت که جلوی خونریزی مرا بگیرد اما مامور آمبولانس گفت شریان اصلی او قطع شده و دنده اش هم شکسته پس ریه اش هم پاره شده اگر کمی صبر کنیم تمام می کند و می توانیم او را از ماشین خارج کنیم من هم داشتم این حرف ها را می شنیدم ولی مامور آتشنشانی گوش نکرد و مرا از ماشین بیرون آورد.
وی تصریح کرد: قبل از این اتفاق همیشه می گفتم مرگ که ترس ندارد اما وقتی در خانه ام را زد خیلی ترسیده بودم و به من گفته بودند نخواب و از ترس اینکه بخوابم و بمیرم با دست چشمانم را گرفته بودم که نخوابم. در بیمارستان وقتی دکتر می خواست مرا به اتاق عمل ببرد مادرم باید اجازه عمل می داد اما چون کسی او را آگاه نکرده بود می گفت اگر پای بچه ام را نمی توانید نگه دارید اجازه عمل نمی دهم و از این نظر از رسانه ها گلایه دارم چون باید در این زمینه افراد را آگاه کنند.
بازیکن والیبال نشسته کشور با گلایه از محتواسازی های رسانه ای افزود:مشکلی که در جامعه وجود دارد این است که مثلا در سریال ها منفورترین آدم ها را روی ویلچر می نشانند درصورتی که قهرمان های زیادی در حوزه ورزش های معلولان داریم
خلیلی عنوان کرد: از وقتی روی ویلچر نشسته ام دنیا را از پایین تر میبینم و می فهمم که همه نگاه ها به ما از بالا به پایین است.
وی ادامه داد: تا قبل از معلولیتم ورزش را دوست نداشتم و حتی از جلوی درب باشگاه ها هم رد نمی شدم اما سال بعد از تصادفم به کلاس تعمیرات موبایل رفتم تا کاری یاد بگیرم . در آن کلاس استاد به من گفت دستان بلندی داری ، به ورزش والیبال نشسته برو و فعالیت کن.
بازیکن والیبال نشسته کشور اظهار داشت: ده ماه قبل از تصادفم پدرم را از دست دادم و این درد بزرگتری به نسبت از دست دادن یک پا بود. آن زمان کتاب "زندگی بی حد و مرز" از "نیک وی اچیچ" را خواندم که بسیار به من کمک کرد. شش ماه کاملا دیوانه شده بودم چون شش ماه در بیمارستان بودم و نمیتوانستم بشینم. دو ماه اول نمی توانستم غذا بخورم و دو هفته اول حتی آب هم برایم ممنوع بود. بعد از آن شش ماه اول با خودم گفتم: شش ماه هم درست زندگی کنم اگر اتفاق مثبتی نیفتاد سبک زندگی ام را تغییر می دهم. اما در همان شش ماه دیدم زندگی هنوز هم مولفه هایی دارد که می توان از آن ها لذت برد.
خلیلی گفت: آنقدر دوستان تیم قوی هستند که هرچه در والیبال پیشتر می روم سخت تر می شود.
وی تصریح کرد: رشته های صنعتی به دلیل اینکه سودآوری چندانی ندارد زیاد به سمت تیم های والیبال نشسته نمی آیند. این به دلیل این است که صنایع در این زمینه موظف نیستند. اکثرا هیئت های استان ها تیم می دهند به خاطر خصوصی سازی سوپرلیگی که داریم با تیم های کمی برگزار می شود اما دسته یک کشوری با تیم های زیادی برگزار می شود.
بازیکن والیبال نشسته کشور افزود: اکثرا برای تهران بازی کرده ام و دو سال سابقه بازی برای تیم ملی دو را دارم.اما هنوز نتوانسته ام به تیم ملی راه پیدا کنم. هدف اول و آخر این است که پس از سی و دو سال که پرچم والیبال نشسته ایران در دنیا بالا بوده است همچنان بالا بماند یا با اسم من و یا با اسم هر کس دیگری.
خلیلی درباره الگوهای زندگی اش بیان کرد: از داخل ایران زهرا نعمتی الگوی من است و الگوی جهانی من "وی اچیچ" است و الگوی والیبالی من "آقای علیپوریان" کاپیتان والیبال نشسته کشور است.
وی خاطرنشان کرد: تا هر موقع که از نظر جسمی توان داشته باشم والیبال نشسته را ادامه می دهم و انتها ندارد. بسیار علاقه دارم که این رشته را ادامه بدهم. فرق آدم ها آنجایی مشخص می شود که هدف دارند و اگر کسی هدف ندارد باید سعی کند فقط کارش را هرچه زودتر تمام کند. اگر یک روز سرم را بدون هدف روی بالش بگذارم دوست دارم فردای آن روز زندگی را تمام کنم چون زندگی ام بی فایده است و دارم جای کس دیگری را می گیرم. اگر هدف داریم باید برای آن بجنگیم تا قهرمان زندگی خودمان باشیم.
انتهای پیام/ن