مشاهده خبر

چهار شنبه 8 اسفند 1403 - 19:11:55

در آخرین قسمت از برنامه جام‌جم در سال 1403 چه گذشت؟

مسعود کوثری و سیدمهدی ناظمی درباره سبک زندگی در آثار نمایشی خصوصاً بازنمایی آن در صداوسیما بحث‌های جنجالی و طوفانی داشتند که مشروح آن را خواندنی کرده است.

0

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی سیما، 

پانزدهمین قسمت از برنامه «جام‌جم» که به مجاهد کبیر شهید فقید سیدحسن نصرالله تقدیم شد، آخرین قسمتی بود که در سال 1403 روی آنتن رفت.
سیداحمد موسوی صمدی، همچون چند قسمت گذشته، برنامه را با چند خبر آغاز کرد. او ابتدا به تشییع پیکر سیدحسن نصرالله اشاره کرد و ویژه‌برنامه «راز» شبکه افق را مورد توجه قرار داد که میهمان ویژه آن، پیمان جبلی، رئیس صداوسیما بود و یامین‌پور اجرای آن را بر عهده داشت. در خلال مصاحبه، آقای دکتر جبلی خاطره‌ای مفصل از اولین مصاحبه شهید نصرالله پس از جنگ 33 روزه تعریف کردند. ایشان بیان کردند که سیدحسن نصرالله پس از جنگ با وجود خستگی زیاد، بسیار بشاش و پرانرژی بودند و به مدت سه ساعت و نیم با شبکه العالم مصاحبه کردند. دکتر جبلی به یاد دارند که این مصاحبه از به یادماندنی‌ترین گفتگوها با شهید نصرالله بود. ایشان اشاره کردند که سیدحسن نصرالله گفته بودند که اخبار جنگ 33 روزه را از زیرنویس‌های شبکه العالم پیگیری می‌کردند. در ادامه به آن گفتگو تاریخی در برنامه «راز» اشاره شد و مخاطبان به یاد آن گفتگوی خاص دعوت شدند.
خبر بعدی مربوط به مراسمی بود که برای تقدیر از عوامل برنامه «سوجان» برگزار شد. آقای دکتر جبلی اشاره کردند که برخی از نظرسنجی‌ها سوگیری دارند و ممکن است موجب تضعیف روحیه تولیدکنندگان و ناراحتی مردم شوند. ایشان به یک سوال مطرح شده در نظرسنجی اشاره کردند که در آن از مخاطبان پرسیده بودند که چقدر خود را در سریال‌های تلویزیونی مشاهده می‌کنند. 64 درصد از مخاطبان پاسخ دادند که در بازنمایی آثار تلویزیونی کمتر خود را می‌بینند. سوال دیگری نیز پرسیده شده بود که چقدر علاقه‌مند به مشاهده شهر و فضای زندگی خود در سریال‌ها هستند که بیش از 70 درصد ترجیح داده بودند این فضاها در تلویزیون نمایش داده شود. در نهایت به موفقیت‌های برنامه «سوجان» در فضای مجازی اشاره شد و به رکوردهای بالای بازدید این برنامه در شبکه‌های اجتماعی مانند تلگرام، اینستاگرام و یوتیوب اشاره شد.
خبر سوم به نامه‌ای از جمعی از نمایندگان مجلس اختصاص داشت که از رئیس سازمان صداوسیما به خاطر برنامه «حسینیه معلی» تشکر کرده بودند. این برنامه به ویژه در ایام ماه محرم با استقبال زیادی روبه‌رو شد و امیدواریم تیم محفل شبکه سه با همان خلاقیت همیشگی، برنامه‌های خوبی را برای ایام ماه مبارک رمضان آماده کنند. همچنین، به تیم تولید این برنامه، به ویژه سعید ستودگان عزیز و سید بشیر حسینی بزرگوار، تبریک گفته شد.
در ادامه، اشاره‌ای به تغییرات در بخش بازرگانی سازمان صداوسیما شد. آقای موسوی صمدی از جناب آقای بابایی تشکر کردند و برای آقای مهندس فیروزی که مسئولیت اداره کل بازرگانی را به عهده گرفتند، آرزوی موفقیت کردند. در این بخش نقدی نسبت به تبلیغات برندهای خارجی مطرح شد که به اعتقاد تحریریه «جام‌جم»، گاهی اوقات تبلیغات به قدری زیاد می‌شود که باعث ناراحتی مخاطبان و تضعیف کیفیت برنامه‌ها می‌شود.
نقد دیگری که در تحریریه «جام‌جم» مطرح شد، به موضوع «طرفداری تلویزیون از یک تیم خاص» مربوط بود. این انتقاد ناشی از گزارشی در سایت «فرارو» بود که تلویزیون را متهم به حمایت از پرسپولیس کرده بود. در پاسخ، تأکید شد که تلویزیون به عنوان یک رسانه ملی وظیفه دارد تا به فوتبال و سایر ورزش‌ها خدمت کند و از هر دو تیم بزرگ کشور به طور برابر حمایت کند. همچنین، مسئولان سازمان صداوسیما تأکید کردند که مراقبت‌های لازم برای جلوگیری از هر گونه شائبه در این زمینه وجود دارد.
در پایان، به مخاطبان گفته شد که آخرین قسمت از برنامه «جام‌جم» در سال 1403 پیش از آغاز ماه مبارک رمضان پخش می‌شود و امیدواریم در بهار سال آینده دوباره به خدمت آنها بازگردیم.
در میز گفتگوی شب، جناب آقای دکتر مسعود کوثری و جناب آقای دکتر سید مهدی ناظمی در مورد «بازنمایی سبک زندگی در تلویزیون» به گفتگو خواهند نشست. این بخش با هدف تعریف و تبیین سبک زندگی در تلویزیون آغاز خواهد شد و سوالات اختصاصی در این زمینه از مهمانان برنامه پرسیده خواهد شد.
مسعود کوثری: متشکرم از دعوتتان. مفهوم «سبک زندگی» به‌طور کلی پیچیدگی‌هایی را به همراه دارد. شاید بهتر باشد ابتدا ریشه این مفهوم را بررسی کنیم و ببینیم چرا چنین مفهومی مورد استفاده قرار گرفته است. به نظر من، ما در حال استفاده از این مفهوم در جایگاه نادرستی هستیم، زیرا «سبک زندگی» در مطالعات اجتماعی جهانی در مقابل مفهوم «طبقه» شکل گرفته است. طبقه اجتماعی که زمانی به‌عنوان یک عنصر در تحلیل‌های جامعه‌شناختی مطرح بود، جای خود را به مفهوم سبک زندگی داد. این مفهوم تأکید دارد بر اینکه مردم چه می‌کنند، چگونه زندگی می‌کنند، چه مصرف می‌کنند و این مصرف چه رابطه‌ای با شرایط اجتماعی و اقتصادی دارد. اما به نظر می‌رسد در ایران این مفهوم با مفاهیم دیگری مانند «انسان تراز»، «مکتب تراز»، «اسلام تراز» یا «انقلاب تراز» گره خورده است، که باعث ایجاد پیچیدگی‌هایی می‌شود.
در نتیجه، این امر سردرگمی‌هایی را در صدا و سیما ایجاد می‌کند. سؤال اصلی این است که «سبک زندگی ایرانی اسلامی» یعنی چه؟ آیا این سبک زندگی، آن چیزی است که مردم انجام می‌دهند، یا آن چیزی است که حکومت یا دولت می‌خواهد؟ آیا این همان چیزی است که در فرمایشات ائمه آمده است؟ کدام یک از این‌ها سبک زندگی اسلامی ایرانی است؟ این تداخل مفهومی، به‌نظر من، هم موجب سردرگمی مردم می‌شود و هم برای کسانی که می‌خواهند در این زمینه برنامه‌ریزی کنند، چالش‌برانگیز خواهد بود. البته توصیه‌هایی در اسلام وجود دارد، مثل اینکه به همسایه‌ات تا هفتاد خانه توجه کن، اما به‌نظر من این‌ها با مفهوم سبک زندگی فاصله دارند. این‌ها بیشتر توصیه‌های اجتماعی هستند، نه اینکه بخواهند یک شیوه زندگی را شکل دهند. بنابراین، من معتقدم که این تداخل‌ها می‌تواند سبک زندگی مردم را پیچیده‌تر کند و از آن دور کند.
نمونه‌هایی از برنامه‌های متعددی که صدا و سیما در این سال‌ها تولید کرده، می‌بینیم که تلاش دارند یک سبک زندگی خاص را به مردم القا کنند. ولی واقعیت این است که مردم به‌طور متفاوتی زندگی می‌کنند. به نظر من، باید به این تفاوت‌ها احترام گذاشت و شکاف موجود را به‌درستی درک کرد.
مجری: آیا مجموعه‌ای از گزاره‌ها که کنار هم قرار می‌گیرند و به‌عنوان الگو معرفی می‌شوند، می‌توانند به نام «سبک زندگی» شناخته شوند؟

مسعود کوثری:ببینید، همانطور که اشاره کردم، سبک زندگی بیشتر به شیوه‌های زندگی افراد مربوط است، که به‌طور روتین در جامعه شکل می‌گیرد. اینکه مردم چگونه با هم ارتباط برقرار کنند، چگونه مصرف کنند، چگونه ازدواج کنند، چگونه فرزند تربیت کنند و چگونه کالاهای فرهنگی مصرف کنند. مجموع این‌ها یک شیوه زندگی را می‌سازد. در واقع، این‌ها همان سبک‌هایی هستند که در جامعه وجود دارند. به عبارت دیگر، سبک زندگی از تحلیل‌های طبقاتی خارج شده و به شیوه‌های زندگی پرداخته است. این شیوه‌ها نشان می‌دهد که ممکن است طبقات بالای جامعه در بعضی مواقع همانند طبقات پایین رفتار کنند. برای مثال، در ماه رمضان که در پیش است، ممکن است در طبقات بالای جامعه همان‌طور که در طبقات پایین وجود دارد، افراط در خوردن مشاهده شود. همچنین ممکن است مردم از موسیقی‌های مختلف، چه خوب و چه مبتذل، در طبقات مختلف استفاده کنند.
بنابراین، این تداخل‌ها بین طبقات مختلف، باعث می‌شود که دیگر نتوانیم به‌راحتی تفکیک‌های پیشین را در جامعه مشاهده کنیم. حالا باید دید که مفهوم مورد نظر ما از سبک زندگی، با کدام جنبه از این سبک زندگی واقعی هم‌خوانی دارد. به‌نظر من، هنوز این منظور برای ما به‌طور دقیق روشن نیست.
آقای ناظمی؛ اگر بخواهم صحبت‌های آقای دکتر کوثری را به درستی بیان کنم، نکته مهم ایشان این است که ما دچار یک اعوجاج مفهومی شده‌ایم. اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم، منظور از «سبک زندگی» چیزی است که درباره‌اش صحبت می‌کنیم، ولی در واقعیت، این مفهوم آن‌طور که ما تصور می‌کنیم، نیست. این مفهوم، که حالا از علوم اجتماعی گرفته شده و در تقابل با «طبقه» مطرح شده است، موضوعی است که من خیلی به آن کاری ندارم. اما نکته اینجاست که این اعوجاج مفهومی در لایه‌های مختلف، از سیاست‌گذاری تا مدیران رسانه و برنامه‌سازان، به ترتیب پایین‌تر می‌آید و ایجاد سردرگمی می‌کند. البته آقای دکتر کوثری تأکید می‌کنند که ما با یک تداخل مواجه هستیم، یعنی ما در حالی که مردم را به‌گونه‌ای نشان می‌دهیم که آن‌طور زندگی نمی‌کنند. اگر اشتباهی کرده باشم، آقای دکتر لطفاً تصریح بفرمایید.
سیدمهدی ناظمی: ببینید، من هم با نظر آقای دکتر موافقم. واقعاً مفهوم «سبک زندگی» مشابه تمام اصطلاحاتی است که ما در حوزه علوم اجتماعی و انسانی به کار می‌بریم، که معانی متعدد و متفاوتی دارد. آنچه که در لایه سیاست‌گذاری از آن صحبت می‌کنیم، به نظر می‌رسد که معادل لاتین «سبک زندگی» نه «لایف‌استایل»، بلکه «فرم آف لایف» باشد. این مفهوم، تحت تأثیر تیلور، به معنای یک نحوه «بودن» و «وجود داشتن» است که طبعاً کلی است و به نحوی از زندگی روزمره که امروز می‌توانیم در موردش صحبت کنیم، برگرفته می‌شود. حالا اگر منظور از «لایف‌استایل» باشد، باید بگویم که این اساساً به نظر من تمثیلی از نئولیبرالیسم است. «لایف‌استایل»، سیاست‌زدایی‌شده است. در نئولیبرالیسم، شما وارد مباحث فلسفی و سیاسی نمی‌شوید. بلکه سخن شما متمرکز بر زندگی روزمره است. اما این زندگی روزمره به‌گونه‌ای ارائه می‌شود که در واقع آن را می‌توان زندگی «لیبرالیستی»، «کاپیتالیستی» یا «سرمایه‌سالار» تعبیر کرد.
در نئولیبرالیسم، شما زندگی و مناسبات فرهنگی و اجتماعی خود را در تناسب با بازار آزاد قرار می‌دهید. این بازار آزاد، البته به‌دلیل بار معنایی مثبتی که در زبان ما دارد، می‌تواند گمراه‌کننده باشد. منظور از بازار آزاد این است که آن چارچوب‌هایی که به‌واسطه آنها مقاومتی فرهنگی وجود دارد، کنار گذاشته شود و چیزی که بیشتر پشتیبانی سرمایه را دارد یا امکان کالایی شدن بیشتری دارد، جایگزین شود. در اینجا، بازار آزاد نمی‌تواند به‌طور قطع نشان‌دهنده آزادی باشد. در حقیقت، این تصویر می‌سازد. بخش عمده‌ای از لایف‌استایل به ساختارهای رسانه‌های تصویری وابسته است و لایه اول این ساختار، تکیه‌گاه سرمایه است که در جامعه مصرفی به آن اتکا می‌شود. رسانه‌ها به‌ویژه تلویزیون می‌توانند این نوع زندگی را به‌عنوان سبک زندگی معرفی کنند و در این فرایند، معانی مختلفی که در طول تاریخ توسط انسان‌ها تجربه می‌شد، به‌دلیل مصرفی شدن، محو می‌شود.
آقای کوثری: ببینید، تصویری که آقای دکتر اشاره می‌کنند، بخش‌هایی از آن درست است، اما ما در مفهوم خودمان دچار گیجی بیشتری می‌شویم. مثلاً وقتی می‌گوییم «سبک زندگی» یا «فرم آف لایف»، این فقط باعث سردرگمی بیشتر می‌شود و نمی‌توانیم به‌طور دقیق منظورمان را بیان کنیم. من فکر می‌کنم آنچه که در حال حاضر در ذهن داریم، به‌نوعی به‌دنبال «انسان تراز» هستیم. حالا نمی‌گویم «تراز انقلاب» یا «تراز اسلام»، که سوءتفاهم ایجاد شود. منظورم این است که ما به‌دنبال یک انسان ایدئولوژیک هستیم. این انسان ممکن است یا به سرمایه‌داری داده شود، یا در قالب ایدئولوژی‌های مختلف باشد. در هر صورت، ما در تلاش برای ساختن یک «انسان قالبی» هستیم.
بنابراین، اگر ما فرار کنیم از مسئله «سبک زندگی» به معنای نئولیبرالیسمی که آقای دکتر اشاره کردند، همچنان به‌نوعی با همان «فرم آف لایف» مواجه خواهیم بود. اگر هم آن را تایید کنیم یا تایید نکنیم، فرقی نمی‌کند، چراکه این فرایند پیچیده‌تر می‌شود. به‌طور کلی، ما با گرفتاری در مفاهیم مختلف، سعی داریم یک انسان قالبی بسازیم، که این نه به‌طور خاص به‌دنبال «انسان تراز» انقلاب یا اسلام باشد. بنابراین، من فکر می‌کنم که رسانه، به‌ویژه تلویزیون، باید مواظب باشد که این تداخل مفهومی و ابهامات را بیشتر نکند.
تلویزیون می‌تواند تأثیرگذار باشد، ولی اغلب این تأثیرات ممکن است در تضاد با واقعیت‌های مردم قرار گیرد. مثلاً در صداوسیما، اگر یک روحانی با ده دوازده فرزند معرفی شود، آیا این سبک زندگی «ایرانی اسلامی» است؟ یا اگر در سریال‌ها، فضای زندگی افراد شبیه به طبقه متوسط به تصویر کشیده شود، آیا این واقعیت زندگی مردم است؟ یا مثلاً در برنامه‌های دیگر، خانه‌ها و وسایل خانه به‌گونه‌ای نشان داده شود که مطابق با زندگی مردم نباشد، این نیز به‌نوعی یک تصویر نادرست از واقعیت است.
در واقع، صدا و سیما سعی می‌کند الگویی از زندگی را بر اساس درک خود از اسلام و ایران به مردم نشان دهد، ولی مردم خودشان از تاریخ و تجربیات‌شان یک سنتز میان باورهای دینی و مقتضیات اجتماعی‌شان به وجود آورده‌اند. برای مثال، در ایران، تعدد زوجات پذیرفته نشده است، در حالی که مسئولان جمهوری اسلامی بارها به آن اشاره کرده‌اند. این نشان می‌دهد که مردم خودشان برای زندگی‌شان الگوهایی دارند که ممکن است با آنچه در رسانه‌ها ارائه می‌شود، متفاوت باشد. این به نوعی باعث می‌شود که رسانه‌ها قادر به انتقال این الگوها به‌درستی نباشند.
من این سوال را به شکلی دیگر از شما می‌پرسم: آیا رسانه توانایی و قدرت ساخت یا ارائه یک مدل زندگی دارد یا نه؟ آن چیزی که می‌خواهم بیشتر روشن کنم شاید همین بخش ماجرا باشد. به نظر شما آیا رسانه یک کارکرد مشخص دارد؟ مثلاً وقتی سریال "مهمان مامان" ساخته می‌شود، من تصورم این است که با دیدن آن، بازنمایی‌ای از زندگی ایرانی را می‌بینم؛ یک خانواده پرجمعیت، با افراد مختلف که هر کدام شرایط خاص خود را دارند. در این سریال، می‌بینیم که فردی به تازگی نظامی شده و دیگری ممکن است با مشکلاتی مانند اعتیاد دست و پنجه نرم کند. آیا این بازنمایی درستی از جامعه است یا باید رسانه نمونه‌ای ایده‌آل از زندگی را نشان دهد و به مردم بگوید که باید شبیه این زندگی کنند؟ کارکرد رسانه در این زمینه چیست؟
سیدمهدی ناظمی: ببینید، رسانه قطعاً کارکرد دارد و همانطور که قبلاً اشاره کردم، سبک زندگی لیبرالیستی و هجومی که در سطح جهانی رخ داده تا حد زیادی با کمک رسانه‌ها پیش رفته است. البته ممکن است رسانه‌ها امروز تغییراتی در سیاست‌های خود داده باشند، که این بحث را بعداً مطرح خواهیم کرد. به طور کلی می‌توان گفت که بسیاری از تحولات اجتماعی، مانند انقلاب جنسی، از طریق رسانه‌ها رخ داده است. رسانه‌ها نه تنها این تحولات را نشان داده‌اند، بلکه به‌طور وسیعی بر آنها تأثیر گذاشته‌اند. رسانه‌ها به‌واسطه بازنمایی، تغییرات زیادی در ذوق و سلیقه عمومی به‌وجود می‌آورند و دیدگاه‌ها و ارزش‌های مردم را دستکاری می‌کنند. به‌طور خاص، رسانه‌ها با ایجاد تغییراتی در نگاه مردم نسبت به زیبایی و زشتی، ارزش‌ها را تغییر می‌دهند. بنابراین، رسانه‌ها نقشی اساسی در شکل‌گیری جامعه مصرفی ایفا کرده‌اند و بسیاری از مسائل اجتماعی همچون مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی، افسردگی و خودکشی به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به تأثیرات رسانه‌ها مرتبط هستند.
اما باید بدانیم که در رسانه‌های امروز، دیگر چیزی به نام "بازنمایی" به معنای کلاسیک وجود ندارد. رسانه‌ها دیگر تنها واقعیت‌ها را بازنمایی نمی‌کنند. در واقع، رسانه‌ها موقعیت‌هایی را می‌آفرینند و به‌واسطه این موقعیت‌ها رفتارهای جدیدی را در مخاطبان شکل می‌دهند. آنچه که در رسانه‌ها ارائه می‌شود، یک "گزینش از واقعیت" است، نه یک بازتاب دقیق از آن. زندگی ایرانی که در تلویزیون به نمایش گذاشته می‌شود، در حقیقت برداشت و تفسیری از زندگی مردم است، نه تصویری عینی و واقعی از آن. چون واقعیت‌های اجتماعی امروز ایران کاملاً با رسانه‌ها آمیخته شده است، دیگر نمی‌توانیم بگوییم که زندگی ایرانی خارج از تاثیر رسانه‌ها است.
مسعود کوثری: من با این ایده که واقعیت کاملاً برساخته رسانه‌ها است، موافق نیستم. شما نباید تمام واقعیت را صرفاً به رسانه‌ها نسبت بدهید. رسانه‌ها در بسیاری از موارد، برداشت‌های خاص خود را از واقعیت ارائه می‌دهند، اما این به معنی عدم وجود واقعیت‌های مستقل و واقعی نیست. واقعیت زندگی اجتماعی ایرانی تاریخی دارد و با آداب و سنن خاص خود همراه است. این واقعیت‌ها همچنان در زندگی روزمره مردم وجود دارند. اگر بگوییم که تمام واقعیت‌ها صرفاً برساخته رسانه‌ای هستند، وارد فضایی خواهیم شد که حقیقت به طور کامل دستکاری می‌شود.
سیدمهدی ناظمی: اینطور نیست که من بگویم تمام واقعیت‌ها از کتم عدم خلق می‌شوند. منظور من این است که رسانه امروز جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده است و این جایگاه هیچ‌وقت در تاریخ رسانه‌ها وجود نداشته است. رسانه‌های سنتی هیچ‌گاه این قدرت را نداشتند که به‌طور مستقیم روایت‌های ما از واقعیت را بسازند. امروز رسانه‌ها، به‌ویژه رسانه‌های تصویری، در کنار زندگی ما هستند و واقعیت‌هایی را که در ذهن و زبان ما شکل می‌دهند، می‌سازند. این روند، به‌ویژه در میان نسل‌های جدیدتر و با توجه به تعاملات آنها با رسانه‌ها، کاملاً مشهود است. بنابراین، رسانه‌ها نقش کلیدی در شکل‌دهی به درک ما از واقعیت دارند و نمی‌توان آن را نادیده گرفت.
مسعود کوثری: حالا فرض کنید که تا اینجا پذیرفتیم و به نقطه مشترکی رسیدیم. به این معنا که صدا و سیما باید روایت‌ها را دستکاری کند.
سیدمهدی ناظمی: حالا که پذیرفتیم این روایت‌ها واقعیت زندگی ما را می‌سازند، ولو اینکه ما تاریخ و گذشته‌ای داریم که در آن دخیل هستند، بیایید به این سوال بپردازیم که آیا رسانه‌های جهانی، از جمله تلویزیون‌هایی که در دیگر کشورها وجود دارند، رادیوها و رسانه‌های نوین، در شکل‌دهی به زندگی و رفتار ما تاثیرگذار بوده‌اند؟ به نظر من نه تنها رسانه‌های جهانی در مهندسی رفتار و زندگی ما بسیار موثر بودند، بلکه رسانه‌های داخلی کشورمان نیز، که شاید بسیاری از ما انتقادات زیادی به آنها داشته باشیم، در گذشته نقش مهمی ایفا کرده‌اند.
برای مثال، سریال‌هایی مانند "پدرسالار" و "آقای گرفتار" و سریال‌هایی که در زمینه کاهش جمعیت ساخته شدند، تصاویری منفی و ناپسند از خانواده‌های پرجمعیت در ذهن ما خلق کردند. این تصویر در بسیاری از ما ماندگار شده و به رفتارهای ما در قبال فرزندآوری تاثیر گذاشته است. در این رابطه، سوالی مطرح می‌شود: چرا امروزه تبلیغات مربوط به افزایش امنیت اجتماعی تأثیری روی مردم ندارد؟ در حالی که رسانه جمهوری اسلامی در گذشته بی‌رقیب بود، امروز رسانه‌ها رقبا و موانع بسیاری دارند که تاثیرات آنها با گذشته تفاوت زیادی کرده است.
در گذشته، رسانه جمهوری اسلامی مرجعیت قوی‌ای داشت و این به‌گونه‌ای بود که اگر چیزی در رسانه مطرح می‌شد، در جامعه به‌راحتی پذیرفته می‌شد. اما اکنون رقبا و منابع دیگر اطلاعات وجود دارند که تاثیرات رسانه ملی را محدود کرده‌اند. باید بپذیریم که رسانه‌ها، به‌ویژه صدا و سیمای جمهوری اسلامی، در بسیاری از تغییرات اجتماعی و فرهنگی نقش داشته‌اند، هرچند ممکن است این تأثیرات منفی و یا بر خلاف اهداف جامعه بوده باشد.
مسعود کوثری: در واقع رابطه ما با رسانه یک رابطه دو جانبه است. هم پذیرش وجود دارد و هم مقاومت. در مواقعی که مردم نسبت به پیام‌های رسانه‌ای شک می‌کنند، در برابر آن مقاومت می‌کنند و به رسانه‌های رقیب توجه می‌کنند. این ارتباط متقابل همیشه وجود دارد و همیشه درگیری‌های اجتماعی باعث می‌شود مردم به پیام‌هایی که از رسانه‌ها دریافت می‌کنند، واکنش نشان دهند. مثلاً وقتی قیمت دلار بالا می‌رود، مردم دیگر نیازی به شنیدن این اطلاعات از رسانه‌های خارجی یا معاند ندارند. آنها به‌راحتی می‌توانند این موضوعات را در زندگی روزمره‌شان مشاهده کنند.
مجری: می‌خواهم یک مثال بزنم. اگر ۷۰ خبر آخر BBC فارسی در مورد ایران را بررسی کنیم، تقریباً ۶۷ تا از آنها منفی بودند و سوگیری خاصی داشتند که به نظر من برای تضعیف و سیاه‌نمایی بود. به نظر شما، وقتی آقای ناظمی از قدرت متکثر رسانه‌ها صحبت می‌کند، اشاره‌اش به این است که رسانه جمهوری اسلامی دیگر آن قدرت گذشته را ندارد. آیا شما با این تحلیل موافقید؟
مسعود کوثری: بله، این اشتباه بزرگ است که ما در صدا و سیما به آن اعتقاد داریم. آنها هنوز به نظریه گلوله جادویی اعتقاد دارند، که معتقد است هر پیامی که از رسانه به مخاطب منتقل شود، اثر فوری و مستقیم دارد. اما اینطور نیست. رسانه‌ها در برخی مواقع اثر دارند، اما نه در همه مواقع. مخاطب، با آگاهی خود، این پیام‌ها را می‌پذیرد یا رد می‌کند. امروز هر فرد با دیدگاه و انتخاب خود، برنامه‌های مختلف را می‌بیند و تفسیر می‌کند.
مجری: این تکثر رسانه‌ای باعث شده که مردم آگاه‌تر شوند یا بیشتر دچار تحمیق رسانه‌ای شده‌اند؟
مسعود کوثری: آگاهی، همانطور که تقوا نیست که بتوان آن را اندازه‌گیری کرد، به همین شکل در رسانه‌ها نیز قابل اندازه‌گیری دقیق نیست. اما باید بپذیریم که محیط رسانه‌ای امروز گسترده‌تر شده و مردم امروز، حتی در روستاها، می‌توانند تحلیل‌هایی ارائه دهند که نشان می‌دهد با وجود محدودیت‌های رسانه‌ای، درک اجتماعی مردم بیشتر از گذشته است. انسان امروز در تعامل با رسانه‌ها و درک مسائل اجتماعی، بیشتر از گذشته آگاه شده است. بنابراین، در این فضای جدید، رسانه‌ها فقط می‌توانند تاثیرگذاری خاصی داشته باشند و مخاطب می‌تواند پیام‌ها را تفسیر کرده و حتی گاهی آنها را نپذیرد.
مجری: پس به نظر شما، رسانه‌ها قادر به ساخت همه‌چیز نیستند؟
مسعود کوثری: دقیقاً. این که باور کنیم رسانه‌ها قادر به ساخت همه‌چیز هستند، به نظرم ما را به پوچی می‌رساند. رسانه‌ها می‌توانند تاثیرگذار باشند، اما این تاثیرات به انتخاب مخاطب بستگی دارد و نمی‌توانند همه چیز را بسازند. در نهایت، آگاهی مردم و انتخاب‌های آنهاست که نتیجه‌گیری نهایی را تعیین می‌کند.
سیدمهدی ناظمی: من بارها گفته‌ام که هیچ‌کس چنین اعتقادی ندارد. حتی کسانی که در کتب خود به آن اشاره کرده‌اند، در حقیقت از استعاره برای انتقال مطلب استفاده کرده‌اند؛ استعاره‌ای که ممکن است به سوءتفسیر هم منتهی شود. آنچه من می‌گویم این است که انسان امروزی در وضعیتی قرار دارد که نمی‌تواند به‌طور کامل از رسانه‌ها مستقل باشد. اما این به معنای تسلیم مطلق در برابر رسانه‌ها نیست. حتی اگر ابزارهای رسانه‌ای مانند موبایل را از او بگیرید، باز هم انسان امروز خود را در مناسباتی رسانه‌ای می‌بیند. او خود را رسانه می‌داند و همواره در حال دریافت و ارسال پیام‌هاست. امروز حتی نهادهایی چون دانشگاه‌ها، نهادهای علمی و مذهبی نیز خود را با بروز رسانه‌ای نشان می‌دهند. این نهادها تمام تلاش خود را می‌کنند تا در بازار رسانه جایگاهی برای خود پیدا کنند، سهمی بگیرند و تاثیر بگذارند. در چنین شرایطی نمی‌توان گفت که یک فرد بدون توجه به رسانه، تصمیمی می‌گیرد. به‌عنوان مثال، وقتی خودکاری را از روی میز برمی‌دارید، ناخودآگاه به دوربین و نحوه پخش آن توجه دارید و به اثراتی که از این اقدام بر جای می‌ماند فکر می‌کنید. این اتفاق برای انسان امروز رخ داده است. حالا این اتفاق چه تبعاتی دارد؟ این سوالی است که باید به آن پاسخ دهیم.
مسعود کوثری: فرض کنید این موضوع را بپذیریم. حالا در مورد مباحث ابتدایی صحبت نمی‌کنیم که رسانه تاثیر دارد یا نه.
سیدمهدی ناظمی: رسانه‌ها موثرترین بازیگران در جریان‌های جهانی هستند. اگر به روندهای کلان جهانی نگاه کنیم، در زمینه‌های مختلف مانند مسائل جمعیتی، اخلاق جنسی، اعتیاد و سبک زندگی، می‌بینیم که رسانه‌های جهانی به پشتیبانی از نوع خاصی از زندگی پرداخته‌اند. این روندها بر زندگی روزمره ما تاثیر گذاشته‌اند و برخی از مسائل که پیش‌تر آسیب‌های اجتماعی تلقی می‌شدند، اکنون بخشی از سبک زندگی بخش زیادی از مردم شده‌اند. در چنین شرایطی، رسانه‌ها باید نقش مهمی ایفا کنند. صدا و سیما و سایر رسانه‌های کشور باید به طور فعالانه در راستای حفظ ارزش‌ها و مقاومت در برابر این تغییرات وارد عمل شوند.
مسعود کوثری: مگر شما از این رسانه‌ها استفاده نکردید؟ مگر در طول ۴۵ سال این نقش‌ها را ایفا نکردید؟
سیدمهدی ناظمی: نه، من معتقدم که ما در این مدت به‌درستی از رسانه استفاده نکردیم. وقتی انقلاب شروع شد، ما در صدا و سیما آینه عبرت ساختیم و در برنامه‌های مختلف به‌طور ناخودآگاه تصویری منفی از خانواده‌های پرجمعیت و گسترده ارائه دادیم. به مرور زمان، ساختار خانواده در ایران تغییر کرد. این روند نتیجه سیاست‌های رسانه‌ای بود که به تدریج ارزش‌های خانواده را تضعیف کرد. اگرچه هدف افراد و مدیران آن زمان از این برنامه‌ها قابل احترام است، اما در نهایت خروجی آن به تزلزل در ساختار خانواده و تغییرات فرهنگی منجر شد.
مسعود کوثری: ممکن است بگویید که رسانه تنها یک ابزار است، اما به دلیل تفکرات اشتباهی که در صدا و سیما حاکم بود، این رسانه‌ها تاثیرگذار شدند. این امر به‌طور مستقیم معلول رسانه‌ها نیست بلکه به تفکرات و سیاست‌های حاکم بر آن‌ها برمی‌گردد.
سیدمهدی ناظمی: درست است که رسانه یک ابزار پیچیده است و هیچ‌کدام از عوامل به‌تنهایی در ساخت پیام‌ها نقش ندارند. در نتیجه، تمام این تاثیرات و تحولات ناشی از یک تفکر مشترک است که در رسانه‌ها اجرا می‌شود. اما باید اذعان کرد که اشتباهات خود ما در این زمینه بیشتر از هر چیزی ما را به نقطه‌ای رسانده است که اکنون به‌دنبال اقدام متقابل هستیم.
مسعود کوثری: بله، اما اگر شما معتقدید که مسئولین رسانه‌ها نمی‌دانستند چه کار می‌کنند و شناخت کافی از رسانه نداشتند، نخستین قدم این است که خود این رسانه پالایش شود تا بتواند کارکرد درستی داشته باشد. وقتی رسانه‌ای درک و شناخت درستی از وظایف خود پیدا کند، می‌تواند موثرتر عمل کند. در حالی که در صدا و سیما، تعداد پرسنل بسیار زیاد است، این سوال مطرح می‌شود که چرا رسانه‌های خارجی مانند بی‌بی‌سی با تعداد کمتری از کارکنان، اثرگذاری بیشتری دارند.
مجری: این بحث دیگر خیلی قدیمی است در مورد جام جم که مدام یکی می‌آید و می‌گوید این ۴۵ هزار و ۸۰۰۰ تا است. به نظر شما این صحبت‌ها چه معنایی دارند؟ این موارد، مثل سیگنال‌رسانی زمینی و عوامل فنی، بحث‌هایی هستند که باید به آن‌ها توجه کرد.
مسعود کوثری: بحث من این است که وقتی شما از رسانه صحبت می‌کنید، دو حالت بیشتر ندارد: یا ساختار و سازمان رسانه دچار مشکل است و کارکرد مناسب ندارد، یا تفکر کسانی که برای آن رسانه محتوا تولید می‌کنند، نادرست است. این دو حالت است که باید به آن توجه کرد.

مجری: من توقع ندارم که شما این‌گونه بحث کنید که بگویید این و آن تفاوت دارند. شما ببینید، انتظار من این است که در بحثی که داشتیم، همین مطالب درست بیان شود. این بحث به موضوع دیگری مربوط می‌شود و من از شما عذرخواهی می‌کنم، چون شما حق استادی دارید.
*** یک آیتمی پخش شد و دوباره برنامه از سرگرفته شد.
مجری: متوجه‌ام که شما می‌فرمایید که صدا و سیما دیگر مثل دهه‌های ۶۰ و ۷۰ قدرت سابق خود را ندارد و به نوعی تکثر در رسانه‌ها ایجاد شده است. من این را قبول دارم. همچنین، می‌پذیرم که گاهی صدا و سیما در انجام وظایف خود کم‌کاری کرده است. مثلاً در سریال «زخم کاری»، وقتی جواد عزتی سیگار می‌کشد، به قدری این صحنه به خوبی ساخته شده است که بیننده ممکن است میل به سیگار کشیدن پیدا کند. حتی شنیده‌ایم که تحقیقی صورت گرفته و نشان داده شده که علاقه به سیگار کشیدن بعد از اینگونه تصاویر بیشتر شده است، هرچند که پایه علمی آن سوال‌برانگیز است. این تنها یک مثال است. به طور کلی، صدا و سیما در انتقال پیام‌هایی که به سبک زندگی و شیوه‌های مختلف زندگی مربوط می‌شود، کم‌کاری کرده است. وقتی شما ساترا دارید، پس وظیفه‌اش چیست؟ اگر کاری را انجام نمی‌دهید، پس باید بپذیرید که در این زمینه کوتاهی کرده‌اید. اگر این انتقاد را وارد نمی‌دانید، پس بگویید که صدا و سیما کار خود را انجام می‌دهد و هر رسانه‌ای هم کار خودش را می‌کند.
سیدمهدی ناظمی: واقعیت این است که وقتی انقلاب رخ داد، ما در آغاز کار بسیار ساده و کم‌دانش بودیم. در مواجهه با نهادهای مدرن، ویژگی ما این بود که باید بپذیریم اشتباهاتی داشتیم و پایه دانش ما در این زمینه ضعیف بود. تنها در صورت پذیرش این حقیقت است که می‌توانیم در فرآیندهای مختلف به تحول بپردازیم. اگر از ضعف‌های خود غفلت کنیم، دچار مشکل خواهیم شد. اگر هم از روندهای جهانی غفلت کنیم، مثلاً تبلیغات سیگار، مشروبات الکلی و اعتیاد را نادیده بگیریم، نمی‌توانیم درک کنیم چرا این آسیب‌ها افزایش می‌یابد. در حالی که در نهادهای اجتماعی سرمایه‌گذاری می‌کنیم، این آسیب‌ها بیشتر می‌شوند. چرا؟ چون این مسائل از جایگاه‌های خاص خود سرچشمه می‌گیرند و تقاضای خاصی را در انسان ایجاد می‌کنند. این مشکل صرفاً به صدا و سیما مربوط نیست، بلکه در پلتفرم‌های دیگر مانند شبکه‌های ماهواره‌ای و رسانه‌های نوین هم وجود دارد. این‌ها واقعاً سرمایه‌گذاری کرده‌اند. همان‌طور که گفتم، اسپانسرهایی برای این رسانه‌ها هستند که در بسیاری از کشورها این‌ها پشتیبانی می‌شوند. در برخی موارد، این رسانه‌ها تاثیر مستقیمی در زندگی اجتماعی دارند. به عنوان مثال، در ایالات متحده، تحقیقی نشان داده که ۹ درصد از پست‌های منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی مضامین افسردگی‌آور دارند و برخی از آن‌ها به طور مستقیم یا غیرمستقیم فرد را به خودکشی تشویق می‌کنند. در ایالات متحده، خودکشی یکی از علل اصلی مرگ در سنین ۱۵ تا ۳۰ سال است. این‌ها به هم مرتبط هستند و تأثیر رسانه‌ها در این زمینه غیرقابل انکار است. در مورد ایران هم می‌توان مثالی زد، که نشان می‌دهد رسانه‌ها چگونه بر فضای زندگی افراد تاثیر می‌گذارند.
مسعود کوثری: ما داریم وارد جاده‌ای می‌شویم که خیلی پیچیده است. شورای نظارت وجود دارد و برنامه‌های شما چندین بار بازبینی می‌شوند. تازه بعد از پخش هم ممکن است دوباره بازبینی شوند. ولی مسئله اصلی این نیست، این موضوع به جای خود. در حال حاضر، بحث من این است که ارتباط‌مان با این مسئله چیست؟ این مسئله ما نیست.
سیدمهدی ناظمی: یعنی چی آقای دکتر؟
مسعود کوثری: منظور من این است که مسئله اصلی این است که ما می‌خواهیم یک سبک زندگی خاص را به همه تحمیل کنیم. به عنوان مثال، اگر سیگار در تلویزیون نشان داده شود، جوانان ممکن است تمایل به سیگار کشیدن پیدا کنند. این اتفاق اصلاً درست نیست. اگر صدا و سیما پس از ۴۵ سال هنوز این را نفهمیده که تبلیغ سیگار یا پودر رختشویی و موارد مشابه اثر می‌گذارد، کار خیلی اشتباهی می‌کند. مسئله اصلی این است که آن سبک زندگی که ما می‌خواهیم به مردم تحمیل کنیم، چه ربطی به آدم‌های واقعی دارد؟ چه تصوری از آن آدم واقعی داریم؟ چطور می‌خواهیم آن‌ها را به صورت استاندارد و یکسان تغییر دهیم؟ این تفکر پشت این مسئله است.
سیدمهدی ناظمی: آقای دکتر، ما از بیرون تحت فشار قرار می‌گیریم. اخلاق و خانواده‌مان در حال از بین رفتن است و این تحمیل از بیرون صورت می‌گیرد. ما داریم برای مقابله با این فشار تلاش می‌کنیم.
مسعود کوثری: مقاومت یعنی چه؟ این حرف‌ها چیست آقای دکتر؟ روندهای جهانی هر پژوهش‌گری می‌خواهد به آن استناد کند. این‌ها روندهای جهانی هستند، مستقل از هر چیز دیگری.
سیدمهدی ناظمی: مقاومت من کجاست؟ من باید اجازه بدهم که خانواده‌ام را به حراج بگذارند؟ در مقابل چه چیزی؟ این برنامه‌های کاهش جمعیت که دوستان شما اجرا کردند چه ربطی به این مسائل دارد؟
مسعود کوثری: جمهوری اسلامی ۴۵ سال است که در حال فعالیت است، اما همیشه وقتی در جایی شکست می‌خورد، می‌گوید که طرف مقابل مؤثرتر بوده است. این اصلاً درست نیست. ما داریم راجع به سهم داخلی صحبت می‌کنیم. اگر می‌خواهید این سبک زندگی را به مردم تحمیل کنید، مردم زیر بار نخواهند رفت. چون آن تفکری که می‌گوید مردم به دنبال یک توپ می‌گردند، به شدت نمایانگر طرز تفکر ماست. شما اگر می‌خواهید این سبک زندگی را به مردم تحمیل کنید، باید بدانید که این به هیچ وجه مورد پذیرش واقع نمی‌شود. این تفکر باید تغییر کند.
سیدمهدی ناظمی: مثال نزنید! شما استاد دانشگاه هستید و طرز تفکر شما این است که می‌فرمایید. من که طرز تفکر خاصی ندارم. شما می‌گویید تحمیل‌گری، من می‌گویم آن تحمیل‌گری به شکل حرفه‌ای و تمام‌عیار در رسانه‌های جهانی و سایر ابزارهای آن‌ها اتفاق می‌افتد.
مسعود کوثری: تفکر شما همین است، آقای دکتر.
سیدمهدی ناظمی: جایی که ما مقاومت کرده‌ایم، جایی بوده که خانواده ایرانی با چنگ و دندان خود را حفظ کرده است، در برابر فشارهایی که از سوی سینما وارد شده است.
مسعود کوثری: حتی در سینما، تفکر خانواده در ایران وجود ندارد. شما به فیلم‌های یاسوجیرو اوزو نگاه کنید. در سینمای ژاپن ۵۴ فیلم ساخته شده که همه این فیلم‌ها موضوع‌شان خانواده ژاپنی است. حالا اینکه نوع خانواده چه باشد، در نیمه دوم زندگی، انسان‌ها به پیچیدگی‌هایی فکر می‌کنند که به موضوع خانواده مربوط می‌شود. در ایران حتی در این حوزه‌ها هم تفکر عمیقی نداریم. ما می‌خواهیم یک شکل خاص از زندگی را به مردم تحمیل کنیم. مسئولین رسانه‌ای و متفکران رسانه‌ای، که در تنگناها قرار دارند، می‌خواهند این را تحمیل کنند. این واقعیت ماست. شما پذیرفته‌اید که ما ناقص هستیم. این نقص ما فقط در رژیم نیست. ما نمی‌توانیم ممیزی کنیم. ممیزی‌های ما، برای مثال در سینما، مشکل دارند. شما از سینمای هالیوود انتقاد کرده‌اید که سکس دارد، اما سینماهای هالیوود پر از خشونت هستند. بسیاری از فیلم‌های هالیوود در دو یا سه دهه گذشته پر از خشونت بوده‌اند، ولی سکس در آن‌ها دیده نمی‌شود. این‌ها تحلیل‌های درستی نیست.
بنابراین، اینکه بگوییم خانواده مقدس است، بله، خانواده مهم است و مقدس است. اما باید به این نکته توجه کنیم که این تفکرات به درستی در رسانه‌ها منتقل نمی‌شود.
مجری: شما می‌گویید که به دلیل محدودیت‌هایی که صدا و سیما در نمایش محتواهای مرتبط با پورنوگرافی و مسائل جنسی دارد، به سمت تولید سریال‌ها و فیلم‌های خشونت‌آمیز گرایش پیدا کرده است. این سریال‌ها یا فیلم‌ها به احتمال زیاد خشونت بالایی دارند. این یک جمله است، حالا سؤال اینجاست که صدا و سیما باید چه محتوایی را نشان دهد؟
مسعود کوثری: ببخشید، شما در دوره آقای ضرغامی چند شبکه جدید راه‌اندازی کردید؛ شبکه‌هایی برای برنامه‌های کودک و شادی، و بعد هم دیدید که این شبکه‌ها مخاطب پیدا نمی‌کنند و مجبور شدید تعطیل‌شان کنید. این نشان می‌دهد که مدل رسانی فعلی جواب نمی‌دهد. شما می‌گویید مانند آقای کواکبیان صحبت می‌کنید؛ این مدل رسانه‌ای دیگر جواب نمی‌دهد. این مدل رسانه‌ای ابتدا باید مسائل حساس را با تفکر و مشورت با مردم و اهل فن بررسی کند، تحلیل درستی از مسائل خانواده واقعی ایرانی داشته باشد و اگر توصیه‌ای دارد، آن را در لایه‌های پایین‌تر بدهد. اما وقتی بخواهد این موضوعات را با شوخی و مسخره‌کاری پیش ببرد، نتیجه‌ای نخواهد داشت. مثلاً اینکه به مردم بگویند ۵ بچه خوب است، ولی در واقع بچه‌ها به راحتی به دنیا نمی‌آیند. شما اگر به روستاهای مناطق فقیرتر مثل مازندران بروید، در آنجا حتی تعداد بچه‌ها به زور به دو یا سه می‌رسد. در روستای فقیر، حتی آرزوی داشتن چندین بچه هم به یک آرزو تبدیل شده است. بنابراین، ما با برنامه‌های سطحی و شبه‌مطبوعاتی نمی‌توانیم به نتیجه برسیم. مردم ایران به خوبی می‌دانند که مسائل مربوط به سکس و برهنگی، خشونت، و تضاد با دین، مسائل حساسی هستند که بخش‌هایی از جامعه ایرانی یا به طور کلی با آن‌ها مشکل دارند. شاید در گذشته این مشکلات بیشتر بوده، اما امروز احتمالاً کمتر شده باشد. به همین دلیل، وقتی نظرسنجی‌هایی در مورد اعتبار صدا و سیما و رسانه‌های خارجی می‌شود، اینطور نیست که رسانه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام از اعتبار بیشتری برخوردار باشند. آن‌ها هم اعتبار پایینی دارند. این نشان می‌دهد که مردم برخی مسائل را نمی‌خواهند، و این هم از جنبه‌ای مثبت است که صدا و سیما تلاش می‌کند خشونت یا مسائل جنسی را ترویج نکند.
سیدمهدی ناظمی: بالاخره، این چیزی که شما مطرح می‌کنید، به نوعی نگاه سلبی به مسائل است. صدا و سیما وظیفه‌ای در برابر فرهنگ عمومی دارد و باید در برابر فشارهایی که از سمت فرهنگ جهانی به آن وارد می‌شود، عمل کند. به نظر من، صدا و سیما درست عمل می‌کند.
مسعود کوثری: مشکل اصلی، انسداد ارتباطی با مردم است. این مردم همان‌هایی هستند که در گذشته پای تلویزیون جمهوری اسلامی نشسته‌اند. اگر الآن با رسانه‌ها و سپهر رسانه‌ای بزرگ مواجهیم، این به دلیل تغییرات اجتماعی و فرهنگی است که نباید همه‌چیز را به گردن سپهر رسانه‌ای بیندازیم.
سیدمهدی ناظمی: این مسئله به عامل انسانی مربوط است. در سراسر دنیا، رسانه‌های نوین در حال پیشرفت هستند و رسانه‌های قدیمی و کلاسیک به عقب رفته‌اند. این تغییرات در تمام دنیا مشاهده می‌شود. شما وقتی که...
مسعود کوثری: وقتی که فردی از شکست تیم ملی صحبت می‌کند، این مسأله باید پاسخ داده شود. چرا ایرانی‌ها از شکست تیمشان ناراحت می‌شوند؟
سیدمهدی ناظمی: این مسئله به شکل‌گیری رسانه‌های مهم مربوط می‌شود.
مسعود کوثری: این حرف درست نیست. اگر از من بپرسید، باید بگویم که من سال‌ها در رسانه‌ها کار کرده‌ام. این اشتباه است که همه مشکلات را بر دوش رسانه‌ها بیندازیم. این روش، مشکل را حل نمی‌کند.
سیدمهدی ناظمی: اجازه دهید یک مثال بزنم. این موضوع نه فقط به شما، بلکه به بسیاری از نخبگان ایرانی هم مربوط است. مثالی از یک تمثیل که حاوی معانی فلسفی عمیقی است مطرح می‌کنم. در این تمثیل، خواجه به مقام آقا رسید، اما بنده را از خود دور نکرد. این نشان می‌دهد که کسی که به مقام بلند می‌رسد، باید بندگان خود را حفظ کند. این تمثیل بر تفکر دوگانه‌ای که در بسیاری از جوامع وجود دارد، اشاره دارد. به نظر من، مشکل اصلی ما این است که فکر می‌کنیم یک هویت و مرز مشخص برای خود داریم. اما در واقع، نه برای ایرانی‌ها، نه برای هندی‌ها و نه برای چینی‌ها هیچ هویت مستقلی وجود ندارد. این اساس تفکر غربی است که همه چیز را در خود می‌بیند. از همین رو، در برابر دستکاری‌های فرهنگی باید مقاومت کنیم. این مقاومت نه فقط در برابر انقلاب جنسی، بلکه در برابر تغییرات فرهنگی فراگیر و هجوم اطلاعات است.
ما به عنوان ایرانی‌ها باید بپذیریم که باید در این زمینه‌ها مقاومت کنیم. اگر کسی در مورد خانواده ایرانی یا سبک زندگی آن چیزی می‌داند، باید آن را مطرح کند و به بحث بگذارد. اینکه فقط به ادبیات سطحی بپردازیم، به هیچ‌وجه نمی‌تواند مشکل را حل کند. این مسائل باید به شکل عمیق‌تر و علمی‌تر بررسی شوند.
مسعود کوثری: اگر روایات را کنار هم بگذاریم، باید بگوییم که دیگر زمان گذشته است و باید از این مسائل عبور کنیم. به نظر من، باید تحلیل دقیقی داشته باشیم درباره وضعیت خانواده ایرانی در سال ۱۴۰۳؛ وضعیت فعلی، آرمان‌ها و ایده‌آل‌های آن و اینکه آیا این آرمان‌ها با آرمان‌های مسئولان هم‌خوانی دارد یا خیر. به نظر من، شکاف‌هایی در این زمینه وجود دارد که باید به آن پرداخته شود. در مورد مسائل مختلف مانند تعلق خاطر ایرانی‌ها به دین، مسائل قومیتی، گرایش به سکولاریسم و مسائل مشابه، باید بیشتر بحث کنیم. البته برای جمع‌بندی، من باید زمان را مدیریت کنم و هر نفر یک دقیقه و ۳۰ ثانیه صحبت کند. در نهایت، آنچه که به نظرم می‌آید، این است که باید در این مسائل عمیق‌تر فکر کنیم.
سیدمهدی ناظمی: ما در دنیای امروز به شدت در معرض روندهایی هستیم که بر پایه نظام سرمایه‌داری قرار دارند و این روندها به طور جهانی در حال گسترش هستند. این روندها در حال نابود کردن تاریخ، هویت، و حتی اصل انسانیت هستند. در برابر این روندها، انسان‌هایی در گوشه‌ و کنار جهان مقاومت می‌کنند، اما این مقاومت باید به شکلی رسانه‌ای و سازمان‌یافته ارائه شود. من قبول دارم که ما هنوز در زمینه‌های رسانه‌ای سواد کافی نداریم و شیوه‌های مؤثر را نمی‌شناسیم، اما باید بدانیم که در این بازی
رسانه‌ای، ما در شرایط مساوی با دیگران قرار نداریم. بازی‌ای که شروع شده، بازی‌ای است که از لحاظ سیاسی، اقتصادی و تکنولوژیک، ما در آن برابری نداریم. پس نباید انتظار داشته باشیم که نتایج مساوی به دست آوریم. برای حفظ خود، خانواده و کشورمان در برابر این تهدیدات، نیاز به بازسازی داریم. صدا و سیمای جمهوری اسلامی باید در این راستا گام بردارد. البته سرعت و کیفیت این بازسازی جای بحث دارد، ولی به نظر من صدا و سیما در حال حرکت در این مسیر است. این روند مقاومتی نیازمند اراده و همکاری تمام کشور است. صدا و سیما باید در متن مناسبات سیاسی و مدیریتی ما قرار گیرد. ما باید همگی در قبال این نهاد مسئولیت داشته باشیم، چون صدا و سیما در حال مقاومت در برابر این تهدیدات است.
مسعود کوثری: برخلاف نظر آقای دکتر، من معتقدم که از ابتدای انقلاب، ما این فهم را داشته‌ایم و همه مواضعی که در صدا و سیما اتخاذ شده، مبتنی بر همین درک بوده است. مسئولان ما هیچ‌گاه نگاه غربی نداشته‌اند. به نظر من، ما در عرصه‌های مختلف در حال شکست هستیم؛ صنعت زعفران‌مان در حال از دست رفتن است، قالی‌مان نابود شده، تیم فوتبال‌مان چهار به صفر از الهلال شکست خورده و سایر مسائل نیز همینطور پیش می‌روند. ما مقصر این وضعیت هستیم. اینکه ما با غرب چالش داریم، ممکن است واقعیت داشته باشد و شاید حتی تمدن‌های فرهنگی مختلف با هم ناسازگار باشند، اما مسئله این است که در فهم زندگی روزمره و مشکلاتی که در جامعه داریم، در حال شکست هستیم. حتی در مورد خانواده ایرانی، باید بگویم که ما به زودی متوجه خواهیم شد که خانواده ایرانی با مسائل زیادی مواجه خواهد شد که صدا و سیما همچنان تصویری متفاوت از آنچه که در واقعیت اتفاق می‌افتد، نشان می‌دهد. این واقعیت را نمی‌توان با آن تصویری که صدا و سیما ارائه می‌دهد، تغییر داد.
انتهای پیام/ن

آخرین اخبار

«اشک هور» به شبکه نمایش می آید پوشش زنده افتتاحیه بیست و دومین اجلاس تجلیل از پیرغلامان و خادمان حسینی از شبکه قرآن و معارف بررسی ظرفیت‌های مرزی نهبندان در «تهران ۲۰» بررسی چالش‌های نظام سلامت خراسان جنوبی در برنامه «کشیک سلامت» نهمین جشنواره تلویزیونی مستند با محور «عدالت رسانه‌ای» و نگاه تازه به ایران برگزار می‌شود برنامه «به افق فلسطین» با زیرنویس عبری بررسی تخلفات لامپ‌های زنون در رانندگی در «شهر امن» اخبار مستند، امروز ۲۰ آبان شبکه تهران پل ارتباطی نخبگان و دانشگاه با مردم می‌شود پخش زنده رقابت وزنه برداری ملی پوش کشورمان روی آنتن شبکه ورزش مستندی از هنرمند برجسته ایتالیا، «لئوناردو داوینچی» در قاب شبکه چهار پخش زنده کاراته نماینده کشورمان در قاب شبکه ورزش پخش مستند «خط نورانی» از شبکه افق؛ روایتی از پدر موشکی ایران پخش سریال جدید «ندای دل» از امشب در شبکه تماشا «بی‌پایان»؛ روایت واقعی از راهی که پایان ندارد همایون ارشادی درگذشت «زندگی در بادیه»؛ روایتی شاعرانه از زیستن در دل کویر خراسان جنوبی ریفلاکس معده در برنامه امروز «دکتر سلام» شبکه «نمایش» میزبان سری فیلم‌های «بروسلی» می‌شود تیزر مستند «وکیل» منتشر شد؛ روایتی از مجاهد خاموش امام خمینی(ره) در لبنان ویژه‌برنامه «مثبت آموزش»؛ تمرین مشارکت از مدرسه تا جامعه انتصاب یونس محمدی به عنوان مشاور هنری مدیر شبکه یک سیما بازدید مدیر شبکه آموزش از مؤسسه جام‌جم هیئت کانون جهاد تبیین در «قرارگاه» شبکه قرآن و معارف استاندار خراسان جنوبی در برنامه «تهران ۲۰» معارفه مدیر جدید طرح و برنامه‌ریزی شبکه سلامت پخش اثر جاودان برتولوچی از شبکه چهار سیما مستند «عبای خاکی»؛ روایت بی‌ادعای طلاب جهادگر از دل مناطق محروم اعضای شورای سیاستگذاری نهمین دوره‌ی جشنواره‌ی تلویزیونی مستند معرفی شدند / برگزاری نخستین جلسه‌ی شورای سیاستگذاری جشنواره تلویزیونی مستند به میزبانی شبکه‌ی مستند «سکوت بره‌ها» در شبکه نمایش بزرگداشت یاد پدر موشکی ایران در قاب شبکه قرآن و معارف «کارگاه نوجوان» در «عصر خانواده»؛ جایی برای شنیدن، فهمیدن و رشد «ملامحمد»؛ روایت نود سال تلاش و خدمت گفتگوی مجله «پولیتیکزجو» با مؤلف کتاب «همدست: نقش بریتانیا در تخریب غزه» در برنامه «سیاحت غرب» «نبرد امواج»؛ روایتی از آسمان ایران و پیشرفت پدافند هوایی در گذر تاریخ رونمایی از مستند «وکیل»؛ روایتی از مقاومت شیعیان لبنان از ایده‌های تلویزیونی تا رقابت‌های جهانی در «مثبت آموزش» اخبار مستند، امروز ۱۹ آبان سریال «پزشک مدرسه» برای شبکه امید دوبله شد پیام تسلیت معاونت سیما در پی درگذشت مسعود رشیدی و اعلام مراسم ترحیم پخش مستند جدید «شباهت‌های حیوانات» از شبکه چهار پخش فیلم «خدای جنگ» در سالگرد شهادت سردار طهرانی مقدم قدردانی مجید مجیدی از «پسران هور»/ رسالت تلویزیون در به‌ تصویر کشیدن قهرمانان گمنام تجلی ایمان ملی در روایت قهرمانان هور/ تداوم بازنمایی رشادت شهدایی که حماسه‌های جاودان آفریدند بررسی تصادفات فوتی آبان‌ماه تهران در «شهر امن» بررسی وضعیت بهداشت و درمان «خراسان جنوبی» و مصوبات مهریه در «تهران ۲۰» دیدار سلتاویگو- بارسلونا امشب در شبکه سه رقابت منچستر سیتی و لیورپول در برنامه «گزارش ورزشی» «نوسان»؛ جریان‌شکن شبانه شبکه دو که مخاطب را در قلب رویدادها می‌نشاند «نسبت ما و غرب در اندیشه آیت‌الله خامنه‌ای» موضوع برنامه «نصرالله»

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها