به گزارش پایگاه اطلاعرسانی سیما، در سالی که گذشت، برنامه «رفیق» با محوریت موضوعی «اعتکاف نوجوانی»، نقطه عطفی در بازنمایی رسانهای مناسک عبادی برای نسل جدید رقم زد. آنچه این تجربه را برجستهتر میکند، نهتنها خلاقیتهای اجرایی و مشارکت گسترده نوجوانان، بلکه نگاه راهبردی و حمایت ساختاری شبکه امید بهعنوان نخستین رسانه ملی است که به شکل جدی و سازمانیافته به اعتکاف نوجوانان پرداخت.
مدیر گروه تولید شبکه امید؛ علیرضا عبدالحمید از منظر سیاستگذاری و هدایت محتوایی، نقش مهمی در پیریزی این مسیر نوآورانه ایفا کرده است؛ مسیری که سعی دارد نوجوان امروز را نه صرفاً مخاطب منفعل، بلکه کنشگر فعال فرهنگی و رسانهای ببیند.
در گفتوگوی پیش رو، به سراغ علیرضا عبدالحمید رفتیم تا درباره چرایی ورود به موضوع اعتکاف، سازوکار تعامل با مساجد سراسر کشور، ظرفیتهای فرهنگی مسجد برای روایت نوجوانانه، و چشمانداز راهبردی شبکه در استمرار این جریان گفتوگو کنیم.
شبکه امید نخستین رسانهای بود که اعتکاف نوجوانان را بهطور جدی و در سطح ملی بازنمایی کرد. چه تحلیل و رویکردی پشت این انتخاب راهبردی وجود داشت؟
با عنایت به رسالت و مأموریت شبکه امید بهعنوان شبکه تخصصی نوجوان و از سوی دیگر، اهمیت حمایت از این رویداد مذهبی و انعکاس ویژه آن برای مخاطب نوجوان، شبکه امید بر آن شد تا برای اعتکاف، برنامهای ویژه تدارک ببیند.
با توجه به اینکه اعتکاف، سنتی عمدتاً مربوط به بزرگسالان تلقی میشود، از نظر جنابعالی بازنمایی آن از منظر نوجوانان چه تحول معنایی یا فرهنگی را در پی خواهد داشت؟
همانطور که اشاره کردید، پیشتر نگاه به اعتکاف نگاهی سنتی بود که اغلب فضای سکون و کنارهگیری را به ذهن مخاطب متبادر میکرد. گرچه این سکون و کنارهگیری از دنیا، بهعنوان یک آموزه دینی، در جای خود صحیح و قابل دفاع است، اما نوجوان در آن جایگاه چندانی نمییافت. خوشبختانه در سالهای اخیر، این نگاه تعدیل شده و جامعه نشان داده که تقاضا برای تجربههای معنوی بسیار بالاست. نوجوان نیز، با وجود تمام مشغولیتهایی که فضای مجازی و رسانهها برای او ایجاد کردهاند، همچنان در جستوجوی پاسخ به نیازهای روحی و معنوی خود است. لذا به نظر بنده، دستکم در بخش تعامل نوجوان با مقوله اعتکاف، تحولی جدی شکل گرفته است.
به نظر شما، «رفیق» تا چه حد توانسته است مخاطب نوجوان را از وضعیت صرفاً تماشاگر به موقعیت یک کنشگر فعال رسانهای ارتقا دهد؟
از ابتدا تلاش شد مخاطب نوجوان، از طریق کنشهایی که در برنامه طراحی شده بود، به کنشگری فعال برای رسانه تبدیل شود. نکته مهم این است که برای فعالسازی این کنشگری، باید از جذابیتهای رسانهای بهره گرفت. برنامهای که با هدف کنشگری طراحی میشود، باید ذاتاً واجد جذابیتهای بصری و محتوایی باشد. در برنامه «رفیق» سعی کردیم این دو عنصر را توأمان داشته باشیم؛ هم فعالسازی مخاطب نوجوان و هم تولید یک برنامه جذاب مذهبی.
یکی از وجوه برجسته برنامه «رفیق» ارائه تصویری تازه از مسجد بود؛ بهعنوان فضایی امن، متنوع و چندوجهی برای نوجوان. چه میزان از این رویکرد قابل تعمیم به سایر تولیدات رسانهای است؟
در فرهنگ اسلامی و ایرانی، مسجد همواره دارای کارکردهای اجتماعی بوده است و در مقاطعی، این کارکرد به حوزههای دیگر، از جمله سیاست و اقتصاد نیز گسترش یافته است. آنچه ما درمییابیم این است که نباید از این ظرفیتها غافل شویم؛ بلکه مسجد میتواند حضوری فعال در ساحتهای دیگر زندگی اجتماعی نیز داشته باشد. هر یک از کارکردهای بالقوه یا بالفعل مسجد، قابلیت برنامهسازی و به تبع آن فرهنگسازی دارند.
تا چه اندازه بر این باور هستید که نوجوان امروز نیازمند روایتهای دینی از زبان و زاویه دید خود است؟ و آیا رسانه ملی آمادگی تولید چنین محتواهایی را دارد؟
کاملاً موافقم. نوجوان، معمولاً زیستی متفاوت از روایتهای مرسوم جامعه دارد و گاه این روایتها را به چالش میکشد. بنابراین ما باید از زاویه نگاه نوجوان به مسائل بنگریم. رسانه ملی در حوزه نوجوان، تجربهها و اندوختههای ارزشمندی دارد که میتواند با بهرهگیری از آنها، محتوای متناسب با این قشر را طراحی و تولید کند.
در تعامل با مساجد سراسر کشور، چه بازخوردهایی از ائمه جماعات یا مدیران فرهنگی محلی دریافت کردهاید؟ آیا زمینهای برای تداوم این ارتباط دوسویه فراهم شده است؟
در مجموع، بازخورد بسیار خوبی از جامعه مذهبی و فرهنگی دغدغهمند کشور دریافت کردهایم. ارتباط مؤثری با برگزارکنندگان اعتکاف در سراسر کشور برقرار شده است. تلاش ما این است که این ارتباط مقطعی نباشد، بلکه مساجد بتوانند بهصورت پیوسته ما را از فعالیتهای خود مطلع سازند و ما نیز این فعالیتها را در رسانه منعکس کنیم.
موفقیت برنامه «رفیق» را در چه شاخصهایی ارزیابی میکنید؟ مخاطب، میزان تعامل، نوآوری محتوایی یا تأثیرگذاری فرهنگی؟
از ابتدا، اولویت برنامه «رفیق» ایجاد تعامل حداکثری با نوجوان مسجدی بود. به گمان من، موفقیت این برنامه را باید در میزان جذب و تعامل با مخاطب جستوجو کرد.
آیا امکان الگوسازی از مدل برنامه «رفیق» برای دیگر گروههای سنی یا موضوعات مشابه در شبکههای رسانه ملی وجود دارد؟
الگوی طراحی برنامه «رفیق»، الگویی مبتنی بر پویش، کنش و خوانش بود. به نظر من، فارغ از گروه سنی، این مدل برای هر برنامهای که بتواند طراحی دقیقی در این سه مؤلفه داشته باشد، قابل اجرا و بهرهبرداری است.
چشمانداز شبکه امید برای استمرار روایت «نوجوان و مسجد» در بلندمدت چیست؟ آیا این مسیر راهبردی در دستور کار آینده قرار دارد؟
مسجد بهعنوان مهمترین واحد فرهنگی جامعه، جایگاهی ویژه در تنظیم روابط اجتماعی دارد. فرهنگ و ارتباطات، اموری همزیست و در عمل انفکاکناپذیرند؛ به این معنا که هر ارتباط، دربردارنده فرهنگی است و هر کنش فرهنگی، رویدادی ارتباطی محسوب میشود. نوجوان نیز بهعنوان عضوی از این جامعه، هنگامی که در ارتباط با مسجد قرار میگیرد، زمینهساز یک اتفاق فرهنگی میشود. از این رو، استمرار این ارتباط و روایت آن، موضوعی راهبردی برای شبکه امید تلقی میشود.
انتهای پیام/ن