به گزارش پایگاه اطلاعرسانی سیما،  ابتدای برنامه، این برنامه را تقدیم میکنم به سرکار خانم زینب علیپور، دوست و همکار عزیز ما در روزنامه جام جم، که در یک فقدان ناراحتکننده و تأسفبار ایشان را از دست دادیم. پیام تسلیت رئیس محترم رسانه ملی تقدیم خانواده محترم علیپور میشود و امیدوارم که این پیام تسلیت، مرهمی بر دردهای آن خانواده محترم باشد.
نکته دوم و خبری که امشب در برنامه جام جم میخواهم خدمت شما تقدیم کنم، به اختلافی در فضای مجازی برمیگردد که اخیراً شکل گرفته بود. برخی از همکاران در مرکز اطلاعرسانی ریاست جمهوری از وضعیت پوشش رسانهای دیدار آقای دکتر پزشکیان و جناب آقای استاد موحد گلایه کرده بودند، به این دلیل که این دیدار بهطور شایسته پوشش داده نشده و سازمان صدا و سیما کمکاری کرده است. در پی این موضوع، توییتی از آقای حسین قرایی، مدیر محترم روابط عمومی صدا و سیما منتشر شد که در آن آمده بود: «برخلاف ادعای معاون محترم ارتباطات ریاست جمهوری، ناهماهنگی در تیم رسانه ریاست جمهوری، علت آشفتگی در پخش خبری بوده است.» ایشان همچنین تأکید کرده بودند که این دیدار با رئیس جمهور محترم، دیداری بسیار فوقالعاده و دلنشین بوده است. امیدوارم که اینگونه دیدارهای فرهنگی در تمامی سطوح دولت و حکمرانی بیشتر از این شاهد باشیم. آقای قرایی در تکمیل سخنان خود اشاره کرده بودند که این گزارش کامل در بخش اخبار فرهنگی ساعت ۲۰ شبکه چهار، در جمعه شب پخش شده است.
خبر بعدی امشب در برنامه جام جم به موضوعی میپردازد که محمد کشوری، از فعالان رسانهای و توییتری، در توییتی به انتقاد از برنامه «جهان آرای» شبکه افق پرداخته است. ایشان از این نکته انتقاد کرده بودند که در هنگام ساخت برنامههایی درباره موضوعات خاص، بهتر است از هر دو طرف موضوع دعوت شود. بحث فیلترینگ یکی از مسائلی بود که در این برنامه مطرح شد، که با حضور آقای تقیپور صورت گرفت. در این زمینه، به نظر من، نکته مهمی که در برنامهسازی باید مورد توجه قرار گیرد، برقراری موازنه است. البته از دوستان شبکه افق که جویا شدم، آنها توضیح دادند که موضوع این برنامه در حوزه قانونگذاری فضای مجازی بوده و هدف، تبیین این قانون توسط آقای دکتر تقیپور بوده است و بحث از جنس چالشی نبوده است. قرار بر این بوده که قانون و زوایای مختلف آن تبیین شود.
در نهایت، خبری اختصاصی که امشب در برنامه جام جم خواهیم داشت، به آماری اختصاص دارد که به همت دوستانم در مرکز تحقیقات و افکارسنجی سازمان صدا و سیما آماده شده است. این آمار جدید و جالب، به میزان تماشای تلویزیون در ایران میپردازد. بر اساس این پیمایش که از ۱۹ تا ۲۳ آبان ماه انجام شده، در طی پنج روز، از افراد ۱۲ سال به بالا در سطح شهر تهران و ۳۰ استان کشور نظرسنجی شده است. نتایج نشان میدهد که میزان تماشای تلویزیون در هفته، بین ۶۸.۹ درصد تا ۷۴.۳ درصد متغیر بوده است و میانگین این میزان، حدود ۷۱.۴ درصد است. امیدوارم در یکی از قسمتهای آینده برنامه جام جم، بهطور مفصل به بحث نظرسنجیها و دایره مخاطب رسانهها بپردازیم. این موضوع پیشتر نیز در برنامههای گذشته مطرح شده بود.
خبر آخری که در این هفته در برنامه جام جم میخواهم به شما اعلام کنم، جالب بود. رفقای عزیز در خبرگزاری تسنیم گزارشی تهیه کرده بودند در مورد قتلهای اخیر، که ارتباط مستقیمی با قتلهای شبکه نمایش خانگی ندارد، اما بهطور غیرمستقیم به خشونتهای موجود در برخی از تولیدات این شبکه اشاره کرده بودند. در گزارش آمده بود که برخی صحنههای خشونتآمیز و اتفاقات ناگواری که در برخی از فیلمهای نمایشی شبکه نمایش خانگی رخ میدهد، امروز باعث ایجاد فضاهای نامتعارف و خشونتآمیز در خانوادهها شده و این چرخه خشونت را تولید میکند، که قطعا اتفاق بد و نامناسبی است.
در ادامه، گلایهای مطرح شده بود از زحماتی که دوستان ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوتی و تصویری) متحمل میشوند، چرا که مدیران ساترا مجوزهایی میدهند که برخی از تولیدات در شبکه نمایش خانگی بدون مجوز این سازمان منتشر میشوند. بهطور خاص به دو سریال «غربت» و «گردنزنی» اشاره شده بود که بدون دریافت مجوز از ساترا در حال پخش هستند و این موضوع تذکراتی را از سوی این سازمان به همراه داشته است. امیدواریم که این مسائل بهطور جدی پیگیری شوند، چرا که میدانیم هر چه بیشتر صحنههای خشونتبار و اتفاقات ناگوار در رسانهها بازنمایی شوند، قطعاً تأثیر منفی بر وضعیت خانوادهها و سلامت روان جامعه خواهد گذاشت. امیدوارم دوستان در شبکه نمایش خانگی، جذابیتهایی از این دست را فدای سلامت روان مردم نکنند.
در بخش میز گفتگو امشب جام جم، دو تن از اصحاب رسانه و نویسندگان خوب دعوت شدهاند و ما در خصوص موضوع «تکصدایی یا چندصدایی در رسانه ملی» گفتگو خواهیم کرد. امیدوارم که این بحث برای شما جالب و مفید باشد. شما در حال تماشای قسمت چهارم از فصل دوم برنامه جام جم از شبکه یک سیما هستید.
پس از تماشای آیتم ابتدایی، به برنامه برگشتیم و دوستان ساترا پیامی ارسال کردند مبنی بر اینکه حتماً میآیند. سپس دعوت کردند که رفقای عزیز از قوه قضائیه نیز در خصوص جرمانگاری محتوای خشونتآمیز، که در خبر آخر به برخی از صحنههای خشونتآمیز اشاره شده بود، شرکت کنند. در اینجا دوباره از دوستان ساترا دعوت میکنم و امیدوارم که به نظرم حضور یکی از مدیران پلتفرمها و بسترهای نمایش خانگی نیز مفید باشد. همچنین، حضور دوستان قوه قضائیه در این بحث ضروری است.
تا زمانی که شما مشغول تماشای این بخش بودید، دوستان ساترا پیامی به هیئت تحریریه ارسال کرده بودند که بر اساس آن، برخی از تولیدات ثبتنام نکردهاند و مجوزهای لازم را دریافت نکردهاند. همچنین اصلاحات ابلاغشده در برخی از موارد اعمال نشده است. امیدوارم که در هفتههای آینده به این موضوع پرداخته شود و تولیدات شبکه نمایش خانگی را نیز مورد بررسی قرار دهیم.
امشب در میز جامجم، افتخار میزبانی از محمدعلی وکیلی، مدیر مسئول روزنامه ابتکار، و مراد عنادی، مدیر مسئول سابق روزنامه جامجم را دارم اجازه بدهید از جناب آقای وکیلی، مهمان برنامه امشب ما، سوالی بپرسم. شما از اهالی سیاست هستید و گرایش سیاسیتان مشخص است. حداقل در یادداشتها و مطالبی که در چند سال اخیر از شما منتشر شده، مواضع جدی و تندی نسبت به صدا و سیما داشتهاید و گاهی آن را به تکصدایی متهم کردهاید. میخواهم بدانم که در دوره فعلی، بهویژه در این چند ماه اخیر و در دوره موسوم به تحول، هنوز هم نظرتان این است که صدا و سیما بهطور تکصدایی اداره میشود؟
محمدعلی وکیلی: خب، البته این عنوان "موضع تند" خودش نسبی است. باید دید که صدا و سیما در چه جایگاهی قرار دارد که حالا موضع من بهنظر تند آمده است. ببینید، یک اشکال بنیادی داریم؛ از آنجایی که طبق قانون اساسی، ما تنها یک رسانه ملی داریم، بنابراین با یک انحصار قانونی در عرصه رسانهای مواجه هستیم که برای جامعهای متکثر مثل ایران، این وضعیت مناسب نیست. ما معتقدیم که این بنبست قانونی باید اصلاح شود، هرچند امیدواریم که این اصلاحات طولانی به درازا نکشد. در این بین، هنر مدیران سازمان باید این باشد که با ارتباطات مؤثر و به رسمیت شناختن سلایق مختلف جامعه، این انحصار را کمرنگ کنند.
اما من و طیفی که شاید خودم هم جزو آن باشم، معتقدیم که سهم سلایق مختلف در انعکاس صدای خود از طریق رسانه ملی، بسیار ناچیز است. به عبارتی، سازمان صدا و سیما رسالتی پیامبرگونه برای خود قائل است که تنها بخشی از جامعه را بهطور خاص پوشش دهد و مطالب را بهگونهای روایت کند که بیشتر اقناعکننده بخش خاصی از جامعه باشد، که به آن "بخش حزباللهی" یا "انقلابی" جامعه گفته میشود. اما بخش خاکستری و اکثریت جامعه که شاید نسبت درصدی آن در میزان مخاطبان مشخص شود، در اولویتهای صدا و سیما قرار ندارد.
در واقع، مخاطبان از نگاه مدیران صدا و سیما به دو دسته تقسیم شدهاند: مخاطبان درجه یک، که بهطور عمده شامل افراد خاص یا حامیان سیاستهای خاص هستند، و مخاطبان درجه دو، که بهنوعی مخاطب غیرخودی محسوب میشوند. این باعث شده که رسانه ملی جامعه را به دو قطب تقسیم کند. به گونهای که وقتی کسی به تلویزیون جمهوری اسلامی نگاه میکند، احساس میکند که یک حکومت دیگر وجود دارد. همین احساس وقتی وارد جامعه میشود یا در فضای مجازی گشتوگذار میکند، شدت مییابد؛ بهگونهای که هیچ هارمونیای بین آنچه که از طریق تلویزیون ارائه میشود و آنچه که در فضای مجازی یا زیست اجتماعی مردم مشاهده میشود، وجود ندارد. این شکاف فرهنگی، بهطور روزافزون، جامعه ایران را به یک جامعه کاریکاتوری تبدیل میکند که در آن واقعیتهای اجتماعی به شدت تحریف میشود.
آقای دکتر وکیلی، اجازه بدهید این نکته را با هم بررسی کنیم. شما به این اعتقاد دارید که پلتفرمها و رسانههای مختلف بهطور طبیعی بازنماییهای متفاوتی از واقعیت دارند؟ به عبارت دیگر، بازنماییای که در صدا و سیما داریم با آنچه در فضای مجازی و جراید ارائه میشود، بهطور قاعدهای متفاوت است. آیا شما با این موضوع موافقید؟
محمدعلی وکیلی: قطعاً متفاوت است، اما نکتهای که در اینجا مهم است، این است که در فرم و ساختار، نباید تضاد محتوا آنقدر زیاد باشد که گویی مخاطب صدا و سیما یک انسان آسمانی است که هیچ شباهتی به آن فردی که در پلتفرمها هدفگذاری شده، ندارد. اگر ما دو یا چند نوع مخاطب را هدف قرار دهیم که هیچ نوع شباهتی یا همپوشانی با هم ندارند، نتیجهاش این خواهد بود که در سبک زندگی مردم، فرهنگی حاکم میشود که هیچ ارتباطی با فرهنگی که صدا و سیما برای آن تلاش میکند ندارد. در نهایت، این رویکرد منجر به شکاف فرهنگی میشود و بهنظر میرسد که شکاف، محصول همین سیاستها باشد.
* آقای وکیلی، شما به طور شفاف اشاره کردید که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بیشتر به نمایندگی از بخش خاصی از جامعه، به ویژه جامعه حزباللهی عمل میکند. شما معتقدید که این رویکرد به دو قطبی کردن جامعه دامن میزند و برخی از شکافهای اجتماعی که امروز شاهد آن هستیم، نتیجه همین رویکرد است. این نکته اول؛ نکته دوم اینکه شما به ایراد از قانون اساسی اشاره داشتید یا از خود صدا و سیما؟ زیرا به نظر میرسد ایرادی به مدل تک رسانهای وارد است.
محمدعلی وکیلی: نه، این ایراد به قانون اساسی بود که از نظر حقوقی ما با انحصار قانونی مواجه هستیم. اما میتوانستیم این انحصار را بهطور عملی متفاوت از آنچه که هست، اداره کنیم.
مراد عنادی: من ابتدا به واژهی "تند" که آقای وکیلی اشاره کردند، واکنش نشان میدهم. شاید بهتر باشد از واژهی "منتقد" استفاده کنیم. در هر صورت، باید بگویم که "انحصار" معنای خاص خودش را دارد. این که گفته میشود سازمان صدا و سیما در حالی که شبکههای رادیو و تلویزیونی مختلف و برنامههای متعدد دارد، نگاه انحصارگرایانهای دارد، به نظرم برچسبی است که از سوی منتقدان سیاسی و رسانهای به آن زده میشود. این بحث از اواسط دهه 70 شروع شد و به تدریج پررنگتر شد. البته خود من سالها در سازمان صدا و سیما کار کردهام و همچنان به نوعی فرزند این سازمان هستم، ولی این به این معنا نیست که از نقد آن چشمپوشی کنم. همه برنامهها به هیچ وجه بینقص نیستند. نقد منصفانه اهمیت دارد. وقتی میگوییم صدا و سیما نگاه انحصارگرایانه دارد، این قضاوت منصفانه نیست.
آقای وکیلی، شما میفرمایید که در صدا و سیما باید بیشتر به سلایق مختلف توجه شود، اما باید گفت که در بسیاری از برنامهها این توجه به سلایق مختلف صورت میگیرد. به عنوان مثال، در برنامههای سیاسی، اقتصادی، ورزشی، و حتی در برنامههایی همچون شیوه یا برنامههای شبکه افق، گاهی چالشهای جدی میان موافقان و مخالفان وجود دارد. این نشاندهندهی حضور دیدگاههای مختلف است.
آقای وکیلی، به عنوان یک رسانهدار، شما هم بهخوبی میدانید که جامعه ما بسیار متنوع است و باید در تولید محتوا، توجه ویژهای به سلایق و نیازهای مختلف داشته باشیم. صدا و سیما هم در این راستا تلاش میکند. ممکن است در برخی موارد، برخی برنامهها بیشتر به یک سویهگیری تمایل داشته باشند، ولی در مجموع، اگر بخواهیم به صورت دقیقتر نگاه کنیم، در شبکههای مختلف صدا و سیما برای طیفهای مختلف جامعه برنامههای متنوعی تولید میشود.
انتهای پیام/ن