به گزارش پایگاه اطلاعرسانی سیما، اینجا «برمودا» است؛ محلی برای پیدا شدن دوباره آدمها. این اولین جملاتی است که با حسوحال «برمودا» آشنایمان میکند.
آرایهای متفاوت و غافلگیرکننده
در گوشهای دور از سوله ضبط که خیلی بزرگتر از استودیوهای معمول برنامههای تلویزیونی است، آرایه برنامه را میبینم. مسعود دهنمکی، مهمان برنامه، روبهروی کامران نجفزاده نشسته و با هم گفتوگو میکنند. فاصله مهمان و مجری با پشتصحنه آنقدر زیاد است که بهسختی میتوان کلمات را شنید. پنج دوربین ثابت و یک دوربین متحرک، همراه یک دوربین کرین گفتوگو را ضبط میکنند. دیوارها و فضای فیروزهای بزرگ که با دروپنجرههای بزرگ و طاقچههای داخل دیوار احاطه شدهاند، قرار است دفتر روزنامه را برای مخاطب تداعی کنند.
با دیدن آرایه، ذهنم شروع به تفسیر اجزای آن میکند. «برمودا» با شعار «بهوقت پیدا شدن» در این آرایه مملو از عناصر سنتی و مدرن و میز بزرگی که قرار است سردبیر یا همان مجری پشت آن بنشیند، چگونه میتواند محیطی دوستانه برای مهمانانش ایجاد کند؟ اجزای صحنه پر از نمادهای ایرانی و هنرهای دستی است، ولی شاید گلدانها، کتابها، گلدان بنسای، تلفن، فرش ایرانی، رادیوی قدیمی، پیکره اسب، نورتابهای جدید و کلی اجزای دیگر که در طاقچهها و اطراف چیده شدهاند، با این همه ازدحام و تعداد، میخواهند مهمانهای خودشان را در موقعیتی غافلگیرکننده قرار دهند: یک تحریریه قدیمیبا حضور یک شاغلام و سردبیر کنجکاو و اعضای تحریریهای که درحال تهیه مطالب روزنامهاند تا همان روز، صحبتهای مهمان را تیتر روزنامهشان کنند.
بیتعارف، ولی مؤدبانه
صدای مصاحبه نجفزاده با دهنمکی ضعیف است. جلوتر میروم. نجفزاده از دهنمکی میپرسد: «چرا برخی فیلمها و سریالهای شما قصه ضعیفی دارند؛ آنقدری که برای فهمیدن قصه نیازی به استفاده از سلولهای خاکستری مغز نیست، آنهم با پیامهای مشخص، مثل داستان کوکب خانم کلاس دوم.» مسعود دهنمکی حالا در برابر سوال تند و تیز، اما محترمانهای است و رگبار انتقاد را بهسوی منتقدان میبندد. البته همهچیز صریح، اما بسیار مؤدبانه پیش میرود... .
براساس نظرسنجیهای متعدد مراکز پژوهشی و دانشگاهی، «برمودا» حالا در اینترنت رکورد مخاطب را شکسته. مرکز پژوهشهای سازمان هم در نظرسنجی خود چرخیدن محتواهای «برمودا» را تنها در اینستاگرام، بیش از 100میلیون بار اعلام کرده که این یعنی من بهسراغ گروهی آمدهام که در سولهای قدیمیگوشه دوری از شهر، اتفاقی درخور تأمل را برای صداوسیما رقم زدهاند و دستکم تا همینجا، تعداد زیادی از بینندهها و هوادارانش ماندگار شدهاند.
گفتوگو یا رئالیتیشو
گوشه سوله اتاق فرمان کوچکی تدارک دیده شده است. محسن نجفی سولاری، تهیهکننده برنامه، که حواسش به گفتوگوست، گاهی هم نکاتی را با عوامل پشتصحنه حرف میزند. او درباره شکلگیری ایده اصلی برنامه میگوید: بهمن سال 1401 «برمودا»» را با کامران نجفزاده طراحی کردیم. البته آنموقع، ایده اولیهمان اسمش «اتاق مخفی» بود که تا حدودی بهلحاظ فرم با «برمودا» متفاوت بود. نجفزاده قصد داشت از فضای خبر دور و به فضای اجرای تلویزیونی نزدیکتر شود، برای همین به زمان نیاز داشت. ازآنطرف، تا طرح را چکشکاری کنیم، به محرم و صفر برخوردیم که من برنامه «از سرگذشت» را برای شبکه نسیم آماده میکردم.
وی میافزاید: «برمودا» با پیشنهاد سیدمحمدرضا خوشرو، مدیر شبکه نسیم و احمد لنگرودی، قائم مقام شبکه شکل گرفت و یک سال، فرصت مناسبی برای پیشتولید این برنامه بود، ضمن اینکه آقای نجفزاده هم بهواسطه اینکه بعداز بازگشت به ایران مقابل هیچ دوربینی نرفته بود، باتوجه به سابقهای که داشت، میخواست مخاطب او را در فضایی بهدور از کار خبری و در فضایی خلاقانه ببیند. ازاینرو، سعی کردیم کاری نو انجام بدهیم.
نجفی سولاری که پیشاز «برمودا» هم تجربیات بسیاری در برنامهسازی دارد و با برنامههایی چون «دورهمی»، «عصر جدید»، «برنده باش» و «ماه عسل» همکاری داشته، درباره شکل این برنامه توضیح میدهد: شاید برنامه بهظاهر گفتوگومحور باشد، ولی ما در «برمودا»، رئالیتیشو و کار نمایشی را هم به برنامه اضافه کردهایم. ضمن گفتوگو با مهمان، او را در موقعیتی که پیشاز این تجربه کرده قرار میدهیم و با حضور شاغلام (جواد انصافی) به فضای نمایشی برنامه وزن میدهیم.
وقتی صحبت از عنصر روزنامه و تأکید روی روزنامهنگاری میشود، او میگوید: هدف ما این بود که برنامه تداعیگر دفتر تحریریه باشد. آقای نجفزاده که در عالم واقع، خودش روزنامهنگار بوده، اینجا هم در مقام سردبیر یا مدیرمسئول روزنامه با مهمانان گفتوگو میکند تا در روزنامه چاپ شود. ازیکطرف، نگاهمان به سختیهای کار خبرنگاری هم بوده که خبرهای آن شب، تازه و دستاول در دست خود مصاحبهشونده قرار میگیرد. این فضا به ما کمک کرد که وقتی به سراغ مهمانان میرویم، آنها هم با مردم روبهرو شوند و این گپوگفت آنها را به مردم بشناساند. ازآنجاکه در «برمودا» شعار ما «بهوقت پیدا شدن» است، میخواهیم مردم در کنار قضاوتهایی که از مهمان ما دارند، او را بهشکل دیگری هم بشناسند. این تهیهکننده درباره انتخاب مهمانها و معیارهایی که برای انتخاب آنها داشتهاند، میگوید: بهطور مسلّم، اولین ملاک ما برای انتخاب مهمانها این بود که مردم آنها را میشناسند و دوستشان دارند. این را که درجه محبوبیتشان در سطح جامعه چقدر بوده، از عملکردشان و اعتبارشان به دست میآوردیم.
هیچ مهمانی دعوت «برمودا» را رد نکرد
وی ادامه میدهد: چون حالوهوای برنامه به خاطراتمان هم تکیه داشت، اولویت دیگرمان این بود که از کسانی دعوت کنیم که مدتی از آنتن تلویزیون دور بودهاند، ولی مردم خاطرات خوبی از آنها دارند و کسانی که شاید فراموش شده باشند و باید فضای تکریم برایشان مهیا میشد. ما این کار را کردیم و در میان مهمانانمان سراغ همه گروههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی رفتیم. در «برمودا» از هرکس دعوت کردیم، آمد و کسی به ما «نه» نگفت. نجفی درباره همکاریاش با نجفزاده میگوید: کار با نجفزاده یکی از بهترین رویدادهای زندگی من است. نجفزاده فردی بسیار شریف، خوشاخلاق و خلاق و کاربلد در حوزه خودش است. تواضع و همدلیای که در برابر گروه دارد، سبب شده همکاران گروه تولید، همدلانه و بهدور از حاشیه جلو بروند و چون خودش بهدور از حاشیه و فردی صبور است، این برنامه هم توانسته نقدها را بشنود و از راهنمایی دیگران استفاده کند.
ترجیح رعایت حرمت مهمان، عاملی برای دیده شدن برنامه
کامران نجفزاده با سابقه سالها نویسندگی و خبرنگاری، پساز هفت سال خبرنگاری در آمریکا و یکونیم سال جدایی از خبر صداوسیما، با یک برنامه گفتوگومحور متفاوت به قاب تلویزیون برگشته است. برنامه «برمودا» در شبکه نسیم شاید همان چیزی باشد که او سالها تجربهاش کرده است: گفتوگو با چهرههای سرشناس حوزههای مختلف جامعه و شگردهای او در مصاحبه با چهرهها و تجربیات خبرنگاریاش که او را همچنان در کسوت یک خبرنگار و نویسنده خوشذوق و خلاق نشان میدهد.
نجفزاده که علاوه بر مجری، سردبیر محتوایی و سرپرست نویسندگان این برنامه است، درخصوص تجربه تولید برنامه «برمودا» میگوید: بنای این برنامه بر گفتوگو استوار است. گفتوگو خیلی مهم است. در کار روزنامهنگاری این گفتوگوست که میتواند تیتر بدهد، لید خلق کند و خبر تولید کند، میتواند بنمایه گزارش باشد، میتواند موضوع کتاب و مستند باشد و ابهامزدایی کند. «باشو غریبهای که بزرگ شد»، «دختران شینآباد» و «بوموسی» مجموعه مستندهایی بودهاند که نجفزاده آنها را در سالهای خبرنگاری در کارنامهاش ثبت کرده و اکنون با تجربیاتی که از سالها خبرنگاری و مستندسازی دارد و تجربه تدریس خبرنگاری قبلاز مستندسازی، سراغ «برمودا» آمده است. او درباره این تجربه میگوید: آنچه از سالها کار خبرنگاری در آمریکا یاد گرفتم، این بود که سراغ حال خوب آدمها بروم، حرمت مهمان را نگه دارم و بهدنبال دیده شدن به بهای به چالش افکندن مهمان نباشم.
وی میافزاید: در «برمودا» تلاش میکنیم که به ابعاد دیگر شخصیت مهمانان توجه کنیم. به همین دلیل، سؤالات ما که ماحصل تلاش گروه نویسندگان برنامه است، بیشتر جنبه روانشناختی دارد و در کنار سؤالات متداول و بهروز، برخی از آنها هم به گذشته افراد اختصاص پیدا میکند. وجه تفاوتمان این است که به مهمانان فرصت میدهیم تا ناگفتههایی را از زبانشان بشنویم که حال خودشان و ما را خوب کند. نجفزاده درباره مقدمهای که در ابتدای برنامه میخواند و سؤالاتی که از مهمان میپرسد، توضیح میدهد: هرچند من سرپرست نویسندگانم، امتیاز این برنامه حضور همکارانی خوب و حرفهای است که زحمت میکشند و یک گروه توانمند را شکل دادهاند. محسن نجفی سولاری و کامران شهریوری هم در کار خودشان آدمهایی شاخص و حرفهای هستند.
مجری «برمودا» در پاسخ به این سؤال که آیا پرسشهای چالشی را از قبل با مهمان هماهنگ میکنید، میگوید: سعی میکنیم برای مهمان هیچچیز از قبل هماهنگ شده نباشد. همهچیز در لحظه اتفاق میافتد. نگاهمان این است که اگر با مهمان هماهنگ کنیم، مزه صحبتها از بین میرود. بااینحال، محتوای سؤالات همیشه برایمان مهم است، چون هر مهمان میتواند یک لایه از مخاطبان را با خودش همراه کند.
دنبال چالشهای عجیبوغریب نیستیم
وی میافزاید: بنایمان بر این نیست که چالشهای عجیبوغریب ایجاد کنیم. اصل دغدغه برنامه این است که نگاهی روانشناختی به مهمان داشته باشیم و آدمها را سر سؤالاتی گیر بیندازیم و زوایای پنهان و ناگفتههایی را آشکار کنیم که به موقعیت اجتماعی یا سیاسی آن فرد یا شخصیتش لطمه نمیزند. اینکه میگویم لطمه نزند برای این است که خیلی در پی مراقبت از مهمانیم و آبرو و حرمت او برایمان اهمیت دارد و دیده شدن و فراگیر شدن به هر بهایی، در اولویتمان نیست.
آینده برای نجفزاده با مستندسازی رقم خورده است؛ چنانکه درباره فعالیتهای دیگری که قصد دارد در سال جدید به آنها مشغول شود، میگوید: برای من مستندسازی یک فرصت طلایی است که یآن را در جایی از زندگیام گذاشتهام تا وقتش جفتوجور شود. شاید بعد از «برمودا» به سراغش بروم. قبلاز تولید «برمودا» مدتی فرصت داشتم تا در آرامش، در فیلمهای مستند و سینمایی غرق شوم و امیدوارم فضای تولید مستند هم بهزودی برایم فراهم شود.
شاغلامیکه کسبیخوان است
حالا دیگر حضور جواد انصافی بهعنوان بازیگر «برمودا» در نقش شاغلام، برای مخاطب جا افتاده است. شاید حضور یک بازیگر در میانه گفتوگو میتوانست برنامه را بهسمت ناخوشایندی سوق دهد، ولی ازقضا، انتخاب درست بازیگر، این فکر را به شکل درستش محقق کرد. انصافی که همچنان دوست دارد با همان سبک و سیاق طنز مقابل دوربین باشد، درباره حضورش در این برنامه میگوید: زمانی این نقش به من پیشنهاد شد که قسمتهای نخست برنامه با حضور محمود بصیری روی آنتن رفته بود. نخست سراغ بصیری رفتم و وقتی مطمئن شدم که خودش تمایلی به این نقش ندارد، روی جا انداختن نقش شاغلام تمرکز کردم.
وی درباره نقش خودش توضیح میدهد: قرار بود شاغلام قدیمیترین آدم در تحریریه باشد و برای نگه داشتن روزنامه در این چهارپنج دهه تلاش کرده باشد. البته میدانید که اسم «شاغلام» برگرفته از شخصیتی در روزنامه قدیمی «توفیق» است که خودش مینوشت و دستبهقلم بود و بعدها هم به «گلآقا» رفت و خیلی از حرفهای ناگفتنی از زبان شاغلام زده میشد. من هم سعی کردم فضایی میان طنز و جدی را با برداشتی از آن شخصیت به وجود آورم و این شخصیت را داستاندار کنم.
بازیگر نقش خاطرهانگیز «عبدلی»، درباره هویت بخشیدن به نقش شاغلام میافزاید: پژوهشی درباره ترانههای ضربی کاسبان محلی انجام داده بودم که شامل 60 کسبیخوانی از دوران صفویه تاکنون میشود و همه در قالب کتابی بهنام «کسبیخوانی» چاپ شده است. در این برنامه با بهره گرفتن از نمایش طنز، سراغ ضربیخوانی و کسبیخوانی رفتم و بنابهضرورت و متناسب با انتخاب مهمانها، با لحن آهنگین درباره کسبوکار یا حالوهوای مهمان شعر میخوانم. به-هرحال، نسل جوان، کسبیخوانی را نمیشناسند و وظیفه ماست که آنها را با ریشههای فرهنگیمان آشنا کنیم.
انصافی که در لابهلای گفتوگو با چای و دمنوش از مهمانان پذیرایی میکند، دراینباره میگوید: شاغلام باید از مهمان پذیرایی کند و یک کاری که مورد استقبال قرار گرفت، تأکیدم روی دمنوش برای پذیرایی بود. بهفراخور روحیه و سلیقه مهمان، دمنوشهای مختلف میآورم و فرصتی برای اشاره به خاصیتهای آنها هم فراهم میشود. وی درباره «برمودا» میافزاید: برخلاف تصوری که مخاطب از «برمودا» دارد و اینکه همه در «برمودا» گم میشوند، اینجا تازه آدمها همدیگر را پیدا میکنند. من با خیلی از دوستان هنرمند یا پیشکسوتانی که مدتها بود ملاقاتشان نکرده بودم، اینجا دیدار کردم و دیدن دوستان و رفقا و همکاران در این برنامه اتفاق خیلی خوبی برای من بود.
انتهای پیام/ن